رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری
En
حمایت
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
رسانه رخشانه
حمایت

روایت زنان؛ تفکر طالبانی حاکم بر سرنوشت زنان

۲۷ دلو ۱۴۰۱
روایت زنان؛ تفکر طالبانی حاکم بر سرنوشت زنان

عکس: ارسالی به رسانه رخشانه.

ستاره سلطانی

هر شب به امید پایان کابوس‌هایم می‌خوابم؛ اما وقتی از خواب بیدار می‌شوم، می‌بینم که طالبان هنوز هم هستند و در کوچه و پس‌کوچه‌های شهر ما پرسه می‌زنند. نزدیک به دو سال گذشت و هنوز حضور طالبان برایم مثل کابوس است.

اولین روزهای سقوط کابل به‌دست طالبان، مصادف بود با آخرین روزهای امتحان وسط سال ما در مکتب. من و هم‌صنفانم برنامه‌های قشنگی برای 10 روز رخصتی تابستانی چیده بودیم؛ اما کابل سقوط کرد و اندوه از دست‌دادن حقوق و آزادی‌هایم باعث شد که یک هفته متواتر گریه کنم.

پیش از سقوط کابل، با یادآوری نام طالبان، انتحار، انفجار و کشتن به ذهنم خطور می‌کرد. به همین دلیل از همان روزهای اول سقوط حکومت قبلی، می‌دانستم که سرنوشت بدی در انتظار من و هم‌نسلانم است.

همان‌گونه که به ذهنم می‌رسید، طالبان با صدور فرمان‌های پیاپی زندگی، آزادی و حقوق انسانی ما را گرفتند. مطمئنم تصور زندگی‌ای که ما دختران افغانستان در زیر چتر طالبان داریم، تلخ و جانکاه است؛ اما از روی ناگزیری چندین ملیون زن و دختر، عملا تحت همین شرایط زندگی می‌کنیم. این کابوس خیلی تلخی است.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

 افراد مسلح پنج عضو یک خانواده را در غزنی به قتل رساندند

یک سالن ورزشی در فرانسه به اسم ذکیه خدادادی نام‌گذاری شد

پس از تسلط طالبان بر کابل، همه‌ی دروازه‌ها در تمام عرصه‌ها به‌روی ما بسته شده. نه درس خوانده می‌توانیم، نه کار کرده می‌توانیم. نه سفر داخلی رفته می‌توانیم و نه سفر خارجی؛ حتا بیرون شدن ما از خانه، با ترس و هراس همراه است. تمام جامعه برای زنان طالبانی شده. همه برای ما تعیین تکلیف می‌کنند. نه آزادی فردی داریم، نه آزادی اجتماعی.

خانواده‌های ما هم تسلیم وضعیت شده‌اند. تلاش می‌کنند از بیرون رفتن گرفته تا طرز پوشش ما را زیر کنترول داشته باشند. هرچند آن‌ها ممکن است با این کار ما را از شر طالب نجات دهند؛ اما قبول این وضعیت برای من و هم‌نسلانم خیلی سخت است.

آن‌چه ما فعلا در زندگی خود تجربه می‌کنیم، شعور و انسانیت ما را زیر سوال می‌برد؛ این برای من تحمل‌ناپذیر است. البته فکر می‌کنم که درکش هم آسان نیست. اگر ملیون‌ها انسان باورمند به آزادی و حقوق بشر می‌توانستند درک کنند که ما زنان و دختران چه می‌کشیم، تا این حد بی‌اعتنا نمی‌بودند.

من که اکنون تمام رویایم، فرار از کشورم شده؛ قبل از طالبان رویاهای قشنگ‌تری داشتم. می‌خواستم در دانشگاه حقوق بخوانم و روزی دادستان شوم. این شغل و این هدف در عین حال که شیرین معلوم می‌شد، دور از دست‌‌رس نبود. حالا هیچ امکانی را طالبان باقی نگذاشته‌اند که من در افغانستان بتوانم دانشگاه بخوانم و دادستان شوم.

می‌خواهم از جایی فرار کنم که در آن زاده شده‌ام. کوچه و پس‌کوچه‌هایش در دلم شیرین است. بیش‌تر مکان‌های دور و اطراف خانه‌ی ما، یادآور خاطره‌های شیرینم است. من در همین شهر، در همین کابل به سن 18 سالگی رسیده‌ام. این‌جا را خیلی دوست دارم. کابل خانه‌ی من است؛ اما طالبان حالا همین خانه را برای ما دختران و زنان زندان ساخته‌اند.

گفتند شاگردان بالاتر از صنف ششم تا اطلاع ثانوی مکتب نیایند. در آخر سال،‌ یک‌روزه همه‌ی مضامین مکتب را از ما امتحان گرفتند و من این‌گونه از صنف دوازده‌هم فارغ شده‌ام.

نزدیک به دو سال است که این وضعیت را تحمل می‌کنیم. به یاد ندارم که در این دو سال گذشته، حتا یک روز از ته دل شاد بوده باشم.

فعلا در تلاشم تا از کشورم بیرون شوم؛ اما گذشته‌ و خاطرات شیرینم این‌جا خواهد ماند؛ همان‌گونه که ملیون‌ها دختر هم‌سرنوشتم، این‌جا می‌مانند. حال من بهتر نخواهد شد، تا طالب و حکومت طالب در افغانستان برقرار باشد.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • هیات امناء
  • اصول و خطوط کاری
  • تماس با ما
FR Fundraising Badge HR

Registered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT

Copyright © 2024 Rukhshana

English
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری