رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری
En
حمایت
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
رسانه رخشانه
حمایت

پرسش‌های بی‌پاسخ؛ «بابا، صنف هفتم ما چرا بند است؟»

۳۱ جوزا ۱۴۰۲
پرسش‌های بی‌پاسخ؛ «بابا، صنف هفتم ما چرا بند است؟»

عکس: ارسالی به رسانه رخشانه

صادق بهزاد

«اصلاح جان امروز خفه بود، خیلی ناامید به نظر می‌رسید. امتحان آخر صنف ششم‌اش بود. برایش مبارکی دادم که از این پس شاگرد صنف هفتم هستی. با بغضی که داشت گفت، امروز همرای تمام هم‌صنفی‌هایم خداحافظی کردم، دیگر برای ما نه مکتب است و نه  صنف بعدی.»

این گفته‌های«ختیځ نوروز» پدر یک دانش‌آموز دختر در شهر قندهار است که دخترش به تازگی صنف ششم را تمام کرده است.

در ولایات گرم‌سیر مثل قندهار، امتحانات سالانه‌ی مکتب از اول ماه جوزا شروع شده و تا بیستم همین ماه به پایان می‌رسد.

رفتن به یک صنف بالاتر معمولا برای یک دانش‌آموز خوشحال کننده است؛ اما ده‌ها دختر امسال این روز را با چشم ‌تر به خانه برگشته‌اند.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

به مناسبت کانکور و جای خالی دختران؛ طالبان رفتنی است، آرزوهای ما ماندنی

دختران تکواندوکار؛ پناه به ورزش پنهانی از هیاهوی طالبان

 مثل«اصلاح» ۱۳ ساله که به گفته‌ی پدرش، در کشوری که اکنون طالبان در آن حاکم است، دیگر امیدی به آینده‌ی روشن دختران نیست.

روشن نیست که امسال چه تعداد دختر در ولایت قندهار از صنف ششم فارغ شده‌اند.  معارف طالبان در قندهار نیز در مورد آمار فارغان دختر از صنف ششم چیزی نگفته است.

«اصلاح» در گفت‌وگو با رسانه‌ی رخشانه می‌گوید، دوست داشت درآینده پزشک شود. او می‌گوید، آخرین روز امتحان صنف ششم در مکتب برایش خاطره‌ی تلخی ساخته است: «اکثر هم‌صنفی‌ها گریه می‌کردیم، همگی ناراحت بودند. ما دیگر نمی‌توانیم درس بخوانیم. روز آخر مدیر به ما گفت، دیگر به مکتب نیایید، فقط برای گرفتن اطلاع‌نامه‌ها بیایید.»

خانواده‌ی اصلاح برنامه داشتند که فراغت دختر شان را از صنف ششم جشن بگیرند؛ اما وقتی آن‌ها برگشت ناامیدانه‌ی اصلاح از مکتب را دیدند، فهمیدند که او از این اتفاق هرگز خوشحال نیست.

ختیځ نوروز در مکتبی در قندهار آموزگار است. او گفته:» همان روز من مصروف آب دادن باغچه بودم که اصلاح از مکتب برگشت. قبلا همسرم برایم گفته بود که اصلاح از مکتب می‌آید، برنامه‌ی فراغت از صنف ششم بگیریم تا کمی خوشحال شود. شما باور کنید، وقتی وارد حویلی شد، من مبایلم را بیرون کردم که عکس بگیرم و تجلیل کنم؛ اما اصلاح خیلی غمگین و ناراحت بود، با خودم گفتم شاید در صنف با کسی دعوا کرده؛ اما وقتی همرایش صحبت کردم، گفت دیگر من نمی‌توانم مکتب بروم، امروز با هم‌صنفی‌هایم خداحافظی کردم. می‌گفت داخل صنف تمام هم‌صنفی‌ها گریه می‌کردیم.»

آقای نوروز گفته، با دیدن این صحنه  در خانه جای خوشحالی را لحظات تلخ فراگرفت.

طالبان در روزهای اول برگشت دوباره به قدرت، رفتن دختران بالاتر از صنف ششم را به مکتب ممنوع کردند و به رغم وعده‌های شان، تا امروز هم خبری از بازگشایی مکتب‌های دخترانه نیست.

 آقای نوروز می‌گوید، دو دختر دیگرش نیز از مکتب محروم اند. آن‌ها صنف هفتم مکتب بودند که طالبان افغانستان را گرفتند. او حتا نام دخترانش را«ښوونه» و «تولنه» گذاشته. نام‌هایی غیرمعمول در قندهار؛ اما بیان‌گر عشق عمیق او به آموزش دخترانش: «اگر طالبان نمی‌بودند، آنان صنف نهم را امسال تمام می‌کردند.»

محدودیت طالبان در مورد آموزش محدود دختران، بسیاری از خانواده‌ها را ناامید و دل‌سرد کرده‌است.

زینب محمدی ۲۸ ساله فارغ‌التحصیل دانشکده‌ی ادبیات انگلیسی از دانشگاه قندهار است.

خانم محمدی  از سه‌سال به این‌سو در یک  مکتب دخترانه در شهر قندهار آموزگار است.  او‌ داستان شریفه‌ی ۱۲ ساله‌ که دانش‌آموز صنف سوم است را این‌گونه روایت کرده است: «شاگرد خودم صنف سوم بود، یک هفته به مکتب نیامد. بعدا از خواهرش که در صنف دوم شاگردم بود، پرسیدم که چرا شریفه به مکتب نمی‌آید، گفت پدرم گفته چی تا صنف ششم بخوانی چی تا صنف سوم هیچ فرقی نمی‌کند، دیگر مکتب نرو.»

پادرمیانی این آموزگار باعث شده تا دوباره پدرش شریفه را به مکتب برگرداند؛ اما حالا که صنف سوم را تمام کرده، برای سال آینده روشن نیست که پدرش در مورد سرنوشت شریفه چه تصمیمی می‌گیرد.

خانم محمدی می‌گوید، یک دانش‌آموز ۱۳ ساله‌ی دیگرش که سال گذشته صنف ششم را تمام کرد و امسال از درس محروم شده بود، خیلی دختر لایق و با استعدادی بود: «فرشته خیلی مایوس بود، ما با استادهای دیگر تصمیم گرفتیم که فرشته به مکتب بیاید و در اداره هر استادی که بی‌کار بود، به او‌ درس بدهد. چند ماه همین‌قسم گذشت، بعدا یک گروپ طالبان به مکتب ما آمده و گفتند ما خبر شدیم که شما در مکتب دخترهای بالاتر از صنف ششم را درس می‌دهید. گفتند این خلاف امر ما است. به همین خاطر مدیر مکتب ما ترسید و به فرشته گفت، تا اجازه‌ی طالبان نباشه، دوباره به مکتب نیا.»

انجینرعزت‌الله ۴۰ساله، باشنده‌ی ناحیه یازدهم شهر قندهار است. او می‌گوید، چند روز قبل زمانی‌که از کار به خانه آمده بود، دخترش کاینات ۱۳ ساله از او پرسیده: «بابا، صنف هفتم ما چرا بند است؟ سرمعلم امروز گفت، دیگر مکتب نیایید.»

او می‌گوید، سال‌ها در این کشور زندگی و کار کرده و دیگر از این وضعیت ناامید شده است: »در همان لحظه به دخترم گفتم که انشاالله دوباره مکاتب باز خواهد شد؛ اما دقیق نمی‌دانم که چه آینده‌ای را در پیش دارد؟»

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • هیات امناء
  • اصول و خطوط کاری
  • تماس با ما
FR Fundraising Badge HR

Registered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT

Copyright © 2024 Rukhshana

English
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری