سمیه ماندگار
صبح یک روز تابستانی در ماه سنبلهی سال جاری، گروهی از مویسفیدان که حدودا ۴۰ نفر بودند، در مسجد منطقه برای تصمیمگیری در بارهی موضوعی سرنوشتساز؛ اما خطرآفرین گرد هم آمدند.
آنها بر اساس دیدگاه و مشوره با خانوادهها، باید راهی را برای رفتن دختران این منطقه به مکتب پیدا میکردند. مردی سالخورده با موهای سفید از میان جمع بلند شد و گفت: «این تصمیم ما و شما خیلی حساس و سرنوشتساز است، ما نباید بگذاریم دختران ما از درس محروم بمانند، ما باید راهی پیدا کنیم و هیچ راهی بهتر از این نیست.»
اشارهی او به این رایزنی است که جلسه به منظور آن برگزار شده بود؛ راهاندازی یک مکتب پنهانی برای دستکم ۳۰۰ دانشآموز دختر در این منطقه.
نام واقعی افراد مصاحبهشونده و ولایت مربوطهی شان در این گزارش، به دلیل تهدیدات امنیتی ذکر نشده است.
جمعی از بزرگان یک منطقهی هزارهنشین در آن جلسه تصمیم گرفتند تا زمینهی آموزش مخفیانهی دختران شان را با همکاری یک مکتب خصوصی فراهم کنند.
مردم تعهد کردند که طالبان از این اقدام مطلع نشوند، خیرین نیز تمام هزینه و مصارف را به عهده گرفتند.
سمیع عزیزی ۳۲ ساله، مدیر این مکتب خصوصی به رسانهی رخشانه میگوید، بزرگان منطقه بعد از چندین جلسه به این نتیجه رسیدند. او نیز به رغم ترسی که از عواقب این کار داشت، پذیرفت تا مکتب خصوصی خود را به مکانی برای آموزش دختران دانشآموز تبدیل کند و در کنار آن، فعالیتهای همیشگیاش را نیز ادامه دهد.
به قول عزیزی، از آنجاییکه این منطقه از مرکز ولایت و ولسوالی دور بود، طالبان از این اقدام آنان به آسانی باخبر نمیشدند: «شوق و علاقهی شاگردان به حدی بود که ما بعد از چند روز محدود توانستیم ۱۲ صنف ۲۵ نفری تشکیل بدهیم، چون صنفهای مکتب ما کوچک بود بیشتر از ۲۵ نفر گنجایش نداشت.»
آقای عزیزی گفته است، مکتب با استخدام ۱۰ آموزگار این کار را شروع و برای هر آموزگار شش هزار افغانی معاش پرداخت میکرد: «چون استادان از خود منطقه بودند، آنها هم انتظار معاش زیاد نداشتند. همینقدر که مصارف رفتوآمد و بعضی مصارف خُرد و ریزهی دیگر شان ره بس کنه.»
با حساب و کتابیکه آقای عزیزی پیش خود داشت، بزرگان این منطقه ماهانه حدود ۷۰ هزار افغانی برای این کار هزینه میکردند.
تیری که به سنگ خورد
در حالیکه دختران تقریبا در تمام افغانستان بهخاطر محدودیتهای طالبان خانهنشین بودند، دستکم چهار ماه دختران این منطقه به مکتب رفتند. تا اینکه طالبان فرمان ممنوعیت رفتن زنان و دختران به دانشگاهها را صادر کردند.
آقای عزیزی میگوید که وقتی این فرمان صادر شد، آنها نمیدانستند چه کنند: «وقتی فرمان ممنوعیت رفتن دختران به مراکز آموزشی و دانشگاهها صادر شد، ما دو دله شدیم. جمعی از اساتید و بزرگان قریه میگفتند ادامه بدهیم؛ اما تعدادی نیز میگفتند که این کار خیلی خطرناک است و اگر طالبان خبر شوند، خیلی بد خواهد شد.»
دقیقا چهار ماه بعد، در ماه جدی صبح یک روز دیگر دوباره مویسفیدان و بزرگان منطقه در مسجد دور هم جمع شدند. آنها مجبور بودند تا باز هم تصمیم سختی بگیرند؛ ادامه یا توقف کار. به گفتهی آقای عزیزی: «راستش اصل ترس ما از جاسوسهایی بود که تمام موضوعات منطقه ره به طالبان میرساندند. ما دیدیم اگر با این سختگیری که طالب میکنه، ما این کار ره ادامه بدهیم، حتما یک روزی دچار دردسر میشیم.»
نتیجهی جلسه این بار ناامیدکننده بود. تیر مردم به سنگ خورده بود. از فردای آن روز دروازهی مکتب بر روی دختران بسته شد: «شاید در زندگیام روزی بدتر از این روز نباشه که از سر ناچاری دختران مکتب ره جواب دادیم و گفتیم دیگه نیایین. او روز با گلوی پر از عقده در حالیکه در ذهنم طالبان را لعنت میکردم، به دختران گفتم شما دیگه نمیتانین به مکتب بیایین.»
حاجی ناظر۵۳ ساله یکی از بزرگان این منطقه و یکی از پیشگامان این اقدام نیز به رسانهی رخشانه میگوید، از اینکه این تلاش شان به نتیجهای نرسیده، ناامید شده اند :«ما خیلی تلاش کردیم تا دخترای ما از مکتب محروم نشوه، ولی متاسفانه نتیجه نداد.»
به گفتهی این بزرگ منطقه، مسالهی ممنوعیت آموزش دختران توسط طالبان، به معنای نابودی آیندهی دختران است: «ما که نمیتانستیم دست روی دست بمانیم و بنشینیم و ببینیم که چگونه آیندهی دخترای ما تباه میشه، به همی خاطر کلانای منطقه بعد از چند جلسه تصمیم گرفتیم که باید دخترای ما از درس محروم نشوه.»
حاجی کرامالدین ۵۶ ساله یکی دیگر از بزرگان این منطقه نیز در گفتوگو با رسانهی رخشانه میگوید، پیام این اقدام آنها روشن بود، مردم طرفدار آموزش دختران هستند: «حتی کسانی بودند که در یک ماه ۲۰ هزار افغانی داده اند تا دخترا از درس نمانند.»
به گفتهی حاجی کرامالدین، مردم برای پیشبرد و دوام این کار یک صندوق اعانه ساخته بودند. او گفته است که در چهار ماه حدود ۲۸۰ هزار افغانی برای معاش آموزگاران و سایر مصارف مکتب هزینه شده بود. با آنهم وقتیکه مکتب دوباره تعطیل شد، ۱۱۰ هزار افغانی هنوز در صندوق پول موجود بود: «با وجود فقر شدید و خشکسالی بیسابقهی سال گذشته، مردم جمعاً مبلغ ۳۹۰ هزار افغانی جمعآوری کرده بودند که این خود نشاندهندهی علاقهی شدید مردم به آموزش دختران شان بود.»
حاجی کرامالدین میافزاید که اگر این روند سه یا چهار سال هم دوام میکرد، مردم حاضر بودند تمام هزینهها را پرداخت کنند: «متاسفانه همین کار ما هم نتیجه نداد و طالبا کورسها و دانشگاهها ره هم به روی دخترا بسته کردند.»
حاجی کرامالدین از طالبان میخواهد تا از لجبازی و ضدیت با آموزش دختران دست بردارند: «از طالبان میخواهیم که از خر شیطان پایین شوند و بیشتر ازی با درس خواندن دخترا مخالفت نکنند، چون درس خواندن دخترا برای طالبا ضرر نداره و از لحاظ دینی هم ممنوع نیست.»
زرغونه ۱۵ ساله، یکی از دانشآموزان این مکتب که اکنون خانهنشین شده، به رسانهی رخشانه میگوید، طالبان تنها روزنهی امیدی که با کوشش و هزینهی مردم ساخته شده بود را دوباره از آنان گرفته اند: «خیلی به ما کمک میکرد، چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ بالا بردن سویهی درسی ما. ما یک سال از مکتب دور بودیم، وقتی دوباره وارد صنف درسی شدیم، فکر میکردیم بال درآوردهایم.»
اما به گفتهی زرغونه، وقتی مدیر مکتب به آنها گفت دیگر به مکتب نیایند، دختران با چشم گریان مکتب را ترک کردند: «دنیا پیش چشمم تاریک شد، نمیدانم چرا ولی فکر میکدم دنیا به آخر رسیده، خیلی جگر خون و دل میده به خانه رفتم.»
فیروزه ۱۷ ساله، یکی دیگر از دانشآموزان این مکتب میگوید، هرچند طالبان نگذاشتند آنها درس بخوانند، حتا به صورت پنهانی؛ اما اقدام«شجاعانه» بزرگان منطقه را هرگز نمیتواند فراموش کند. او گفته است، حتا این کار مردمی به او امید و الهام بخشیده است: «بارها پیش خود میگویم وقتی مردم و بزرگای منطقه ما ایقدر به فکر درس خواندن ما هستند که حتا تهدید طالب ره به جان خریدند، پس چرا ما کوشش نکنیم… حتما یک روزی به آرزوهای خود میرسم، به همان اندازه که طالب لجباز است، ما هم کم نخواهیم آورد.»
پس از به قدرترسیدن دوبارهی طالبان در افغانستان، آنها در اولین اقدام مکتبهای دخترانهی بالاتر از صنف ششم را بستند.
تا کنون محدودیتهای وضعشده توسط طالبان علیه زنان، واکنشهای زیادی را در پی داشته است. چنانکه زنان معترض در کابل به مناسبت ۸ مارچ، روز جهانی همبستگی زنان گفته اند: «شریعت بهانه است، هدف حذف زنان است.»
همچنان ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی حقوق بشر سازمان ملل در افغانستان نیز در تازهترین گزارشاش گفته است: «انکار حقوق زنان و دختران، سیاست حسابشدهی طالبان است.»