رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج

حجاب اجباری؛ کاوشی در انگیزه‌های صدور یک دستورالعمل

31 ثور 1401
امر به معروف طالبان: زن بی‌حجاب خانه‌اش نشانی و ولی‌اش مجازات شود

عکس: https://www.afrikmag.com/

نویسنده:‌ سیدهادی صادقی نژاد، ماستر فلسفه اسلامی

گروه طالبان به تازه‌گی دستورالعملی در مورد حجاب زنان صادر کرده و با قرائت سختگیرانه‌ای از آموزه‌های دینی مواردی را در آن گنجانده است که با واکنش‌های مختلف از سوی مردم افغانستان و جامعه بین‌المللی مواجه شده است.

در این دستورالعمل هرچند چادر هم حجاب شرعی دانسته شده؛ اما برقع به عنوان «بخشی از فرهنگ با عزت افغانی» بهترین نوع حجاب شرعی دانسته شده است. از منظر صادرکننده‌گان این دستورالعمل خانه‌نشینی زن بهترین و اولین نشانۀ رعایت حجاب دانسته شده است. در این دستور العمل تأکید شده که زنان جوان در مواجهه با نامحرم به دلیل امکان فتنه، باید صورت خود را بپوشانند.در تازه‌ترین مورد و در پیوند به همین دستورالعمل آنان به مجریان زن تلویزیون‌ها دستور داده‌اند هنگام اجرای برنامه از ماسک استفاده کنند.

در وضعیتی که کشور گرفتار بحران اقتصادی، بی‌کاری، فقر، ناامنی و جنگ‌های خونین است چه انگیزه‌ای باعث می‌شود که پرداختن به حجاب و پوشش زنان برای طالبان اولویت اول شمرده شود؟ چرا طالبان به جای پرداختن به امور مهمی چون سامان‌دهی اقتصاد، برطرف‌کردن دغدغه‌های مردم نسبت به فراگیری حکومت، خاموش‌کردن شعله‌های جنگ، پیش‌گیری از ناامنی و انتحار و انفجار، فقرزدایی و کارآفرینی و صدها مشکل حاد و بزرگ دیگر مهمترین دستور کار خود را پرداختن به پوشش زنان قرار داده‌اند و هر روز به گونه‌ای در پی محدود کردن زنان افغانستان هستند؟

به نظر می‌‌رسد چند عامل در تحریک طالبان به زن‌ستیزی و وضع محدودیت‌های بیشتر بر زنان افغانستان مؤثر است.

اول: انگیزه‌ی ایدئولوژیک؛ طالبان گروهی ایدئولوژیک و بنیادگراست. ایدئولوژی مذهبی با برداشت قشری و ظاهرگرایانه از دین از عوامل مهم و انگیزه‌بخشی است که تحریک طالبان را از بدو تولد تا کنون در فراز و فرود جنگ و سیاست افغانستان به پیش رانده است. این گروه اگر دو انگیزه‌ی  بنیادین برای جنگ و ستیز بر سر کسب قدرت داشته باشد، به یقین یکی از آن دو انگیزه، انگیزه‌ی ایدئولوژیک است.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

اتحادیه سازمان‌های حقوق بشری خواستار پایان خشونت و نقض جدی حقوق بشر علیه پناه‌جویان افغانستان شدند

زنان معترض خطاب به جامعه جهانی: افغانستان را فراموش نکنید

 فهم ایدئولوژیک طالبان از دین و شریعت، البته همانند هر فهم دیگری از دین، خالص و بی‌غل و غش نیست بلکه همانند هر فهم دینی دیگری زمینه‌‌مند است  و در بستر فکری-فرهنگی  و در زمینه‌ی اجتماعی مخصوصی زاده شده و رشد کرده است.

طالبان از بستر اجتماعی- فرهنگی پشتونی برخاسته‌اند. لذا در دین‌فهمی و تدوین ایدئولوژی متأثر از زمینه‌ها و بستر‌های ویژۀ همین جامعه و فرهنگ‌اند و در برساختن سازه ایدئولوژیک خویش از مواد و مصالح و تصورات و تصدیقات همین فرهنگ و سنت‌های حاکم بر همین جامعه استفاده می‌کنند.

در فرهنگ و سنت‌های قبیله‌ای پشتون‌ها ننگ و ناموس جایگاه ممتازی دارد به گونه‌ای که حتی به زبان آوردن نام زن، مادر، همسر و خواهر بی‌ننگی و بی‌ناموسی به حساب می‌آید. در سنت و فرهنگ قبایلی پشتون‌ها جایگاه زن یا در کور (خانه) است یا در گور. به همین قیاس در این جامعه علی‌رغم سهم الارثی که قرآن برای زن معین می‌کند، زن هیچ حقی از میراث نمی‌برد. این‌ها و بسی بیش از این‌ها در مورد ازدواج و طلاق و تحصیل و دیگر امور مربوط به زنان فرهنگ و سنت‌های حاکم بر خاستگاه اجتماعی طالبان و فضای فرهنگی حاکم بر ذهن و ضمیر این گروه را تشکیل می‌دهد.

وقتی گروهی از آدمیان رشد یافته در دل چنین فرهنگی و با ذهن و فکری درهم‌تنیده از این تصورات و تصدیقات فرهنگی به امر دین‌فهمی مبادرت می‌کنند و از دین و آموزه‌های دینی سازه‌ای ایدئولوژیک برای سامان‌دادن به امور اجتماعی می‌سازند، طبیعی است که حاصل آن اولویت‌دادن به پوشش زنان باشد و ظاهرگرایانه و جزم‌اندیش، بی‌توجه به زمانه و زمینه‌گاه میان دختران و پسران در دانشگاه‌ها پرده‌ی شرعی بیاویزند؛ گاه به تفکیک جنسیتی در رستوران‌ها اهتمام ورزند؛ گاه برقع‌پوشی را الزام کنند و بهترین حجاب شرعی معرفی کنند؛ گاه دختران را به خاطر رنگ چادر و روسری از رفتن به دانشگاه منع کنند؛ گاه به بهانه‌ی پوشش اسلامی درهای مکاتب را به روی دختران ببندند و گاه مجریان زن را در برنامه‌های تلویزیونی مجبور به استفاده از ماسک نمایند.   

این مایه زن‌ستیزی و وضع این حجم از قید و بندها بر دست و پای زن، از آن رو است که در نگاه این گروه، زن شر مطلق و باعث و بانی همه‌ی مفاسد اخلاقی در جامعه پنداشته می‌شود.

دوم: باجگیری از جامعه بین‌الملل؛‌ از بدو آغاز گفت‌وگوهای صلح در دوحه، جامعه جهانی همواره از طالبان خواسته‌های مشخصی داشته‌اند. تشکیل دولت فراگیر در نتیجه گفت‌وگو میان همه طرف‌های افغانستانی، التزام به حقوق زن و حقوق بشر، التزام به حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی، قطع روابط با تروریستان بین‌المللی، پای‌بندی به آزادی بیان و رسانه‌ها از مواردی است که همواره از سوی جامعه جهانی به طالبان گوش‌زد شده است و رسمیت‌یافتن دولت پس از سقوط جمهوریت مشروط به برآورده‌شدن این خواست‌ها شده است. در جانب مقابل طالبان پس از سلطه‌ی مجدد بر افغانستان همواره خواهان رسمیت‌یافتن حکومت کنونی خود بوده‌اند و در این راه چانه‌زنی‌ها و لابی‌گری‌های بسیاری هم کرده‌اند؛ اما تا کنون به نتیجه دل‌خواه دست نیافته‌اند.

عدم تعامل جامعه جهانی با گروه طالبان باعث سرخورد‌ه‌گی آنان شده است. از این رو با گروگان‌گیری زنان و وضع قید و بندهای و محدودیت‌های فزاینده بر آنان می‌خواهند جامعه جهانی را وادار به باج‌دهی کنند.

سوم: راضی نگه‌داشتن نیروهای میدانی؛ حقیقت آن است که سران طالبان در بیست سال گذشته نیروهای میدانی خود را به بهانه‌ی برقرارنبودن  قانون شریعت، تشویق کرده و پای آنان را به جنگ علیه دولت افغانستان کشانیده‌اند. در این بیست سال نیروهای خود را مغزشویی کرده‌ که جنگ آنان علیه دولت و حامیان خارجی آن،  برای استقرار شریعت است. در رأس امور مخالف شریعت حضور زنان در عرصه عمومی و آزادی‌های آنان قلمداد شده است.

 طبیعی است که این که پس از استقرار حکومت طالبانی، جنگ‌جویان و نیروهای میدانی‌شان انتظار داشته باشند که  آنچه را مظاهر منفور و خلاف شرع نظام قبلی می‌دانند برچیده شود که در رأس همه آن امور حضور زنان در عرصه عمومی قرار می‌‌گیرد. کوتاه آمدن سران طالبان در وضع قید و بندها بر زنان ممکن است جنگ‌جویان این گروه را ناراضی کند و به سمت و سوی گروه‌های تندرو دیگر سوق دهد یا باعث سربرآوردن گروه تندرو جدیدی از دل نیروهای طالبان شود. چنین چیزی البته برای طالبان سنگین تمام خواهد شد و آنان را با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو خواهد کرد. به همین جهت آنان از وضع قیود و سختگیری بر زنان نیم‌نگاهی هم به راضی نگه‌داشتن جنگ‌جویان خود نیز دارند.

برچسب ها: حجاب اجباریگروه طالبانوضع محدودیت علیه زنان
به اشتراک گزاریتوییتچسباندن

مطالب مرتبط

زخم اعتیاد و داغ فقر بر تن زندگی « ریتا»

4 سرطان 1401
زخم اعتیاد و داغ فقر بر تن زندگی « ریتا»

«ریتا» اسم مستعار زنی است که اعتیاد و فقر بر تن زندگی‌اش زخم عمیق انداخته است. او در مزار شریف...

بیشتر بخوانید

گفت‌وگو با لاله عثمانی: حس من مثل آن کسی که خرمن‌اش سوخته

3 سرطان 1401
گفت‌وگو با لاله عثمانی: حس من مثل آن کسی که خرمن‌اش سوخته

ج: تا مدت‌ها برای من شبیه کابوسی بود‌ که هر چه تلاش می‌کردم نمی‌توانستم بیدار شوم. برای هیچ کس قابل...

بیشتر بخوانید

زلزله‌ا‌ی که خواب هزار نفر را درشرق افغانستان ابدی کرد؛ نیمی از قربانیان زنان و کودکان اند

1 سرطان 1401
زلزله‌ا‌ی که خواب هزار نفر را درشرق افغانستان ابدی کرد؛ نیمی از قربانیان زنان و کودکان اند

الیاس احمدی بیشترخانه‌ها در چهار ولسوالی ولایت پکتیکا به خاک یک‌سان شده است. مرکز اصلی زلزله‌ی شب گذشته، در ولایت...

بیشتر بخوانید

قالین بافی؛ روزنه امید زنان بامیان برای نجات از فقر و گرسنگی

1 سرطان 1401
قالین بافی؛ روزنه امید زنان بامیان برای نجات از فقر و گرسنگی

سمیه ماندگار یک شرکت تولیدی قالین دستی در ولایت بامیان با همکاری موسسه امدادرسان اسیبا (ACEBA) که در بخش کارآموزی...

بیشتر بخوانید

جواب دهید لغو جواب

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • تماس با ما
Copyright © 2021 Rukhshana
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English

بازنشر مطالب رسانه رخشانه، تنها با ذکر کامل منبع مجاز است.