یافتههای رسانهی رخشانه نشان میدهد که پس از بهقدرت رسیدن طالبان برای دومین بار، شماری از ساکنان نوارمرزی ولسوالی گیلان ولایت غزنی که از قوم پشتون هستند، با راهاندازی دعوای حقوقی در نهادهای عدلی و قضایی طالبان در ولایت غزنی، در صدد تصرف بخشی از زمینهای زراعتی و علفچرهای باشندگان منطقهی هزارهنشین «حوتقول» جاغوری اند.
اسناد نشان میدهد که دادگاه ابتدایی طالبان در ولسوالی گیلان غزنی بدون توجه به اسناد و شواهد ملکیت هزارهها، فیصله را به نفع پشتونها صادر کرده است. هزارهها مدعی اند که عملکرد نهادهای عدلی طالبان جانبدارانه و به نفع پشتونها است.
دعوای حقوقی که پشتونها به راه انداخته در دو منطقه «اَلَغزار» و «حوتقول» است که ساکنان آن هزارهها اند.
تحقیق رسانهی رخشانه در این گزارش مبتنی بر اسناد، شواهد و گفتوگو با دستکم پنج نفر از بزرگان ولسوالی جاغوری از منطقه الغزار و حوتقول استوار است.
افزون برآن، رسانهی رخشانه به اسناد و شواهدی دست یافته که نشان میدهد، مناطق مورد منازعه در روستای الغزار مطابق سند رسمی دولتی، به هزارهها تعلق دارد. اما دادگاه ابتداییه طالبان با صدور فیصله نامهای، بخشی از این زمینها را به مدعیان پشتونتبار که باشندگان روستاهای «اُطلَه» و «کُلُوخشه» ولسوالی گیلان هستند، داده است.
در مورد دوم، ساکنان پشتونتبار «رَسنه» ولسوالی گیلان بر بخشی از زمینها، باغها، علفچرها و بلندیهای مسلط بر سمت جنوب ولسوالی جاغوری و شماری از مناطق حوتقول ادعای مالکیت کردهاند. مناطقی که چندین نسل است که هزارهها در آن ساکن هستند.
ساکنان این مناطق در گفتوگو با رسانهی رخشانه گفتهاند، نگران هستند که نهادهای عدلی طالبان در گیلان این بار، فیصلهای صادر کند که مطابق آن زمینها و خانههای اجدادی شان را از دست داده و مجبور به کوچ دستهجمعی شوند.
اما رسانهی رخشانه با تماسهای مکرر موفق نشد تا نظر طالبان و پشتونهای طرف دیگر این دعوا را بگیرد.
منازعه در « الغزار»
ولسوالی جاغوری ولایت غزنی از سمت جنوب با روستاهای «اطله»، «کلوخشه» و «رسنه» در ولسوالی گیلان ولایت غزنی هممرز است. ساکنان نوارمرزی، هزارهها هستند که در ساحهای بهنام «حوتقول» از مربوطات جاغوری، زندگی میکنند. حدود ۱۱۷ سال قبل، ساکنان حوتقول زمینهایی را که امروز به نام «الغزار» مشهور است، از مردم ساحه انگوری ولسوالی جاغوری خریداری میکنند. این خرید و فروش، در حضور دادگاه ابتداییه آنوقت ولسوالی جاغوری انجام شده و سند آن به قلم «موسی شفیق» کاتب تحریر ولسوالی جاغوری نوشته شده است.
از قول مردم، ۴۰ سال بعد از زمان خرید، شماری از ساکنان روستاهای انگوری در جاغوری و اطله و کلخشه در گیلان، بر بخشی از زمینهای الغزار ادعای مالکیت میکنند. اما در آن زمان این دعوا به جایی نمیرسد. تا این که در سال ۱۳۷۸ در زمان حکومت اول طالبان، دوباره باب منازعات بر سر بخشی از زمینهای روستای الغزار شروع میشود.
در آن زمان هم طالبان زمینهای مورد منازعه را به سه قسمت تقسیم میکنند؛ یک قسمت آن را به مدعیان پشتونتبار از باشندگان روستاهای اطله و کلخشه داده و دو قسمت جداگانه را به باشندگان روستای الغزار و باشندگان انگوری میدهد. اما این فیصله تطبیق نمیشود و زمینها عملا در تصرف باشندگان الغزار میماند.
باشندگان الغزار به رسانهی رخشانه گفتهاند که برای نگهداری از جنگلات و بوتههای ساحهی مورد منازعه، در طول سالیان متمادی، همیشه نگهبانی دادهاند.
سال گذشته وقتی طالبان برای دومین بار قدرت را تصاحب کرد، باشندگان روستاهای اطله و کلوخشه ولسوالی گیلان، زمینه را مساعد دیده و خواستار تصرف و تطبیق فیصلهی قبلی طالبان شدهاند.
طالبان در ولسوالی گیلان از فیصلهی حکومت قبلی خود، حمایت میکنند. به گفته مردم، با اعلام حمایت طالبان، در ماههای اول حاکمیت طالبان صدها نفر از افراد پشتونتبار با موتر، موتورسایکل و پیاده بر ساحه هجوم آورده و در مدت کوتاه گیاهها، بوتهها و جنگلات ساحه مورد منازعه را به تاراج میبرند.
استفاده از بوتهها به هدف سوخت ممنوع است. زیرا این پوشش گیاهی و بوتهها مانع سیل میشود.
یکجانبهگرایی دادگاه ابتداییه ولسوالی گیلان طالبان در منازعه الغزار
در فیصله نامهای که دادگاه ابتداییه طالبان برای گیلان و جاغوری در خصوص زمینهای مورد منازعه روستای الغزار به تاریخ ۵ حمل سال جاری صادر کرده، بهصورت واضح ذکر شده که فیصله به نفع گلاب فرزند جلاتخان و عبدالحلیم فرزند محمد حکیم صادر شده است. در فیصله گفته شده است که این فیصله در حضور محبالله و محمد اسلم باشندگان روستای اتله، صادر شده است.
طبق اسنادی که رسانهی رخشانه به آن دست یافته و اظهارات شماری از باشندگان حوتقول، این فیصله بر اساس شهادت محمد یوسف و غلامسبحانی که پشتون هستند و فیصلهها و تقسیمخطهایd که در غیاب باشندگان روستای الغزار در گذشته صورت گرفته، صادر شده است.
اسناد نشان میدهد که چمنعلی ۶۵ ساله و علیعطا ۶۹ ساله باشندگان حوتقول جاغوری، کاملا بر عکس آنچه را که شاهدان پشتونتبار گفتهاند، شهادت داده؛ اما اینکه چرا دادگاه طالبان بهنفع مدعیان پشتون فیصله صادر کردهاند، واضح نیست.
با این حال، محمد جمعه رضایی یکی از دو وکیل که از جانب باشندگان قریه الغزار انتخاب شده، به رسانهی رخشانه گفتند که در جریان برگزاری جلسه دادگاه، محمد یوسف و غلام سبحانی که بهعنوان شاهد در دادگاه طالبان حضور یافته بودند؛ حتا قادر به بیان حدودات زمین مورد منازعه نبودند؛ اما با آنهم، شهادت آنها مورد قبول قاضی طالبان قرار گرفته است.
طبق فیصلهی قاضی طالبان، زمین مورد منازعه میان باشندگان حوتقول در قسمت روستای الغزار به سه حصه تقسیم شده که یک قسمت آن به باشندگان انگوری، قسمت دیگر آن به باشندگان الغزار و قسمت سوم به پشتونتباران ولسوالی گیلان داده شده است.
از قول مردم، زمانی که محمد جمعه و محمد نعیم وکلای رسمی و قانونی باشندگان الغزار، اسناد رسمی خود را به قاضی طالبان در ولسوالی گیلان پیشکش میکنند جواب سربالایی از قاضی طالبان میشنوند. «سر همی سند عریضه دادم، قاضی، عریضهام را با دو انگشت دور انداخت و گفت، در ۳۴ ولایت که بروی، بازهم مجبوری پیش مه بیایی. اَو که آمدی، مه بازهم همو فیصله قبلی خوده تایید میکنم. تا هنوز سند رسمی، شرعی و قانونی مه هیچ دستاوردی نداشته.»
محمد جمعه و محمد نعیم مجبور میشوند در دادگاه استیناف ولایتی طالبان در ولایت غزنی شکایت شان را برسانند. به گفتهی محمد جمعه، تا کنون که بیشتر از یک ماه میگذرد آنها هنوز نمیداند که به خواست شان ترتیب اثر داده شده یا نه.
محمد جمعه به رسانهی رخشانه گفت است: «پیش از آن هم که ما جلب میبردیم، همی گلحبیب، محمدهاشم، عبدالحلیم و برادرش ما را تهدید کده میگفتند، باش شما خو ایلاگار ما نیستید باز کدام وقت معلوم میکنیم. رسما تهدید میکردند.»
در همین حال، محمد جمعه و محمد نعیم به نمایندگی از روستای الغزار شدیدا نگران هستند که این بار نیز در دادگاههای طالبان، سندی که نشان میدهد ساحه مورد منازعه مربوط به آنها و موکلین شان است، نادیده گرفته شود.
رسانهی رخشانه به تکتهای مالیهدهی که سالهای زیادی قدامت دارد دست یافته است. این تکتها نشان میدهد که اجداد باشندگان فعلی روستای الغزار سالهای زیادی مالیه زمینهای مورد منازعه را پرداختهاند.
باشندگان الغزار میگویند، اگر جمعآوری مالیه از زمینهای زراعتی از سر گرفته شود، آنها مجبور اند بازهم مالیه زمینهای مورد منازعه را بپردازند چون در آرشیفهای حکومتی این زمینها همچنان بهنام آنها ثبت است.
منازعه در «حوتقول»
جنگ و درگیری در منطقه مرزی «رسنه» ولسوالی گیلان و «حوتقول» ولسوالی جاغوری پیشینه دور و درازی دارد. در یک قرن گذشته دستکم سهبار، در قسمت منطقه مرزی ولسوالیهای گیلان و جاغوری درگیریهای خونینی رخ داده است.
باری در ۱۳۳۳ هجری شمسی، بار دیگر در اواسط قرن گذشته و آخرین بار، حملهی طالبان در ۱۶ عقرب ۱۳۹۷ نیز از همین سمت راهاندازی شده بود که باعث کشته شدن ۶۵ تن از باشندگان حوتقول شد.
روایتهایی در میان باشندگان حوتقول وجود دارد که میگویند روزگاری رسنه متعلق به هزارهها بوده و در پی حملات تهاجمی عبدالرحمن آنرا از دست دادهاند. بخشی از رسنه هنوزهم موسم است به «حسنبیگ» که هیچگونه نشانهای از زبان پشتو در نام آن دیده نمیشود. به باور باشندگان حوتقول، ساحه حسنبیگ آخرین بخشهایی از ملکیتهای هزارههای نوارمرزی جاغوری بوده که به ملکیت پشتونها درآمده است.
شماری از بزرگان حوتقول بدین باورند که پدران آنها در پی تهاجم پشتونها عقبنشینی کرده و بخش بزرگی از زمینهای شان را از دست دادهاند تا رسیدهاند به موقعیت فعلی حوتقول که نسبت به کوهستانی شدن منطقه و وجود بلندیهای مسلط بر ساحه، توانستهاند در اینجا باقی بمانند.
آنها به رسانهی رخشانه گفتند که پشتونهای همجوار آنها با راهاندازی دعواهای حقوقی در دادگاههای طالبان، انگیزه سیاسی هم دارد. پشتونها میخواهند بهصورت حقوقی دست آنها را از بخشی از زمینهای حوتقول و بلندیهای مسلط بر آن کوتاه کنند، تا در آینده برای تسلط یافتن بر مردم جاغوری از سمت جنوب این ولسوالی به مشکلی مواجه نشوند.
روستایهای «قرشنیه» و «سیاهبوم» حوتقول، در همین بلندیها قرار دارد و یکی از بزرگان حوتقول که به دلیل حساسیتهای امنیتی از ذکر نام او در این گزارش خودداری میشود، به رسانهی رخشانه گفت که در سال ۱۳۳۳ هجری شمسی خود شاهد زندگی مردم حوتقول در این ساحه بوده. او میگوید: «دَ سنه ۳۳ جنگ بین اوغان (پشتون) و هزاره شد که مه خوب به یاد دارم، یک نفر از قرشنیه در قریه خود کشته شد که او جنگ رَ بهنام جنگ «جَوری» یاد میکنه.»
مردم میگویند، نظامیان حکومت پیشین که در بلندیهای مربوط به حوتقول جابهجا شده بودند، در دو جنگ با طالبان حدود ۳۰۰ تن از جنگجویان طالبان را کشتند و در آخرین مورد، که طالبان حکومت را بهدست گرفت، این ساحه دو ساعت بعد از سقوط کابل در پی ناامیدی سربازان از سقوط کابل و تخلیه سنگرها، بهدست طالبان افتاد.
بر اساس اظهارات باشندههای حوتقول و شواهد بهجامانده از گذشتهها، دستکم در یکونیم قرن گذشته، مالکیت این ساحات در دست باشندگان حوتقول بوده. شماری از بزرگان حوتقول در صحبت با رسانهی رخشانه گفتهاند که تکتهای بهجامانده از پدر بزرگان شان نشان میدهد که از حدود یک قرن پیش آنها مالک زمینهای مورد ادعای باشندگان رسنه بودهاند.
حاجی آصف حاتمی، قریهدار حوتقول گفت که پشتونهای رسنه از سالهای متمادی دست به تصرف چراگاههای مشترک میان باشندگان حوتقول و رسنه زدهاند و اکنون که به زمینهای زراعتی و خانههای روستای علیآباد حوتقول رسیده، دعوای حقوقی راه انداختهاند تا بخشی از خانهها و زمینهای زراعتی و بلندیهای حاکم بر حوتقول را که از سالهای متمادی جزء خاک جاغوری بوده را نیز بگیرند.
از طرف دیگر، آب به جا مانده از گذشتههای دور و سبک معماری خانههای قدیمی نشان میدهد که باشندگان حوتقول از حدود یکونیم قرن پیش در آنجا ساکن بودهاند.
در گفتوگوهای متعددی با شماری از مویسفیدان ولسوالی جاغوری در مورد قدامت خانهها با آن مشخصات، آنها قدامت آن خانهها را حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال میدانند.
در همین حال، باشندگان حوتقول که همه هزارهتبار اند، از ادعای ملکیت پشتونهای ولسوالی گیلان بر مناطق آنها متعجب نیستند. توضیحی که در سخنان همهی آنها مشترک است؛ این است که پشتونها اکنون بازور طالبان هم قیچی در دست دارد و هم خیاط است. هرگونه که بخواهند، میدوزند و میبرند.
قبلا نیز طالبان در ولسوالی مالستان ولایت غزنی در یک دعوای حقوقی بین هزارهها و پشتونها، یک طرفه دعوا را فیصله و هزارهها را مجبور به پرداخت غرامت کرده بودند.
شکایت از یک جانبهگرایی طالبان در دعواهای حقوقی به یک یا چند مورد خلاصه نمیشود. ادعاهای زیادی از برخورد قومی نهادهای عدلی طالبان در روند دادرسی شان وجود دارد. تاکنون شکایتهایی از تصرف و غصب زمین مردم هزارهتبار در ولایتهای دایکندی و میدان وردک نیز گزارش شده است که رسانهی رخشانه در این مورد جزئیاتی در دست ندارد.
مردم در سایه تهدید طالبان
شماری از بزرگان ولسوالی جاغوری میگویند، کسانی که در مقابل طالبان شجاعت حقخواهی را داشته باشند، از سوی این گروه بازداشت میشوند. دو تن از بزرگان ولسوالی جاغوری که به دلایل امنیتی نمیخواهند نامی از آنها گرفته شود، به رسانهی رخشانه گفتند که والی طالبان در غزنی دستور بازداشت سید عبدالله سجادی، یکی از بزرگان جاغوری را صادر کرده بود که باعث فرار آقای سجادی از کشور شده است.
یکی از این منابع گفت: «خودم شنیدم که والی به ولسوال جاغوری دستور داد که آقای سجادی رَ بازداشت کنه. از همونجه که برآمدم، به سجادی گفتم از افغانستان بیرون شو.»
به گفتهی این منابع، آقای سجادی در حل بنیادی و منطقی معضلات مردمی سهم فعال داشت و فیصلههای ناعادلانه طالبان را بیباکانه رد میکرد.
این در حالی است که باشندگان حوتقول از چور و چپاول شدن منبرها/مساجد، زیارتها و شماری از خانههای شان توسط پشتونهایی که در همجوار آنها سکونت دارند، شکایتهای زیادی دارد. آنها به رسانهی رخشانه گفتهاند که در این اوخر حتا دروازه و پنجرههای زیارتگاهها و مساجد دزدیده شدهاند.
بزرگان حوتقول گفته اند که بعد از دزدی و یا چور و چپاول شدن خانهها و یا زیارتها، وقتی از طالبان میخواهند قضیه را پیگیری کنند، گروه طالبان از مردم میخواهد که دزد را تحویل آنها کنند.
با آمدن طالبان، شماری از گروههای قومی افغانستان بیش از پیش نگراناند. براساس گزارش نهادهای بینالمللی، هزارهها به طور خاص در تاریخ هدف تعقیب و آزار قرار داشته اند. کمیسیون آزادی مذهبی در جهان که یک سازمان مستقل حکومتی مستقر در امریکا است، گفته است که پس از تسلط طالبان، شیعیان به ویژه مردم هزاره در افغانستان در معرض خطر بیشتری قرار گرفتهاند.