رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری
En
حمایت
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
رسانه رخشانه
حمایت

شرم پنهان، صدای سرکوب شده: روایت قاعدگی در جامعه سنتی

۷ جوزا ۱۴۰۴
شرم پنهان، صدای سرکوب شده: روایت قاعدگی در جامعه سنتی

عکس ئزئینی است. جریان کارزار فعالان حقوق زنان از گذشته در کابل. منبع عکس: صفحه فیسبوک فریحه ایثار

  صابره حیدری

عادت ماهوار یا قاعدگی در زنان یک پدیده طبیعی است که در بسیاری از جوامع سنتی از جمله افغانستان، در لفافه‌ای از شرم، گناه و سکوت پیچیده شده است. این نوشته بر اساس تجربه‌‌ی زیسته، به بررسی تاثیر تابوهای فرهنگی و نبود آموزش بر روان، دیدگاه نسبت به بدن خویش و اعتماد به نفس دختران می‌پردازد.

نویسنده با روایت تجربه‌ی زیسته‌ی یکی از زنان، تلاش می‌کند تا عبور یک دختر از این مسیر، که همراه با ترس و شرم از بدن و رسیدن به آگاهی و رهایی از این چرخه‌ی سکوت و شرم است را ارایه دهد.

با این مقدمه که زن بودن، هویت و جنسیت زنانه داشتن در فرهنگ‌ها و اساطیر ملل از جمله فرهنگ افغانستان، نوعی تابو به شمار می‌رود و ناظر به هر دو معنای لغت تابو می‌باشد: هم مقدس هم اهریمنی (رحمانیان و همکاران، 1400، 25).

یکی از بسترهای بازشناسی و واکاوی تابوها، تابوی قاعدگی است. از آغاز زندگی بشر تا حالا تصورات و عقاید مختلفی پیرامون قاعدگی زنان مطرح بوده است؛ عقاید و نظریاتی که بیشتر با خرافات عجین شده است. در گذشته تصور می‌کردند که حلول ارواح و شیاطین در بدن زن موجب قاعدگی می شود و هنوز هم گروه‌هایی وجود دارند که خون قاعدگی را مجموعه‌ای از عناصر و مواد ناپاک بدن می‌دانند. به همین دلیل زنی که در حال قاعدگی است را ناپاک می‌دانند. اما باید بدانیم که قاعدگی یک فرایند بیولوژیکی طبیعی است.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

بحران آگاهی درباره بهداشت قاعدگی در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان

بدون آرایش، موهای بافته‌شده و جریمه نقدی؛ بایدها و نبایدهای مدارس دینی در هرات برای دختران

 در جامعه‌ی سنتی و مردسالار افغانستان بسیاری از دختران نخستین دوره از قاعدگی خود را نه به مثابه یک بخش و چرخه طبیعی از زندگی زنانه، بلکه همانند رویدادی شرم‌آور، گناه‌آلود، ناپاک و مخفیانه تجربه می‌کنند. عدم آموزش دختران در خانواده‌ها و باورهای خرافاتی زنان و مردان سبب شده تا بسیاری از آنها با این احساس گناه و بی ارزشی بزرگ شوند و شخصیت خود را با توجه به دیدگاه شرم‌آور و گناه‌آلود نسبت به بدن و جنسیت‌شان شکل بدهند که اغلب باعث خودسانسوری زنان و کاهش اعتماد به نفس آنان می‌گردد. سوگ‌مندانه این مشکل با حاکمیت طالبان برجسته‌تر هم شده است. در گذشته دست‌کم تلاش می‌شد از آن تابو زدایی شود. مثلا به دختران در دوران لیسه در این مورد آموزش‌های اصولی داده می‌شد؛ امری که دیگر وجود ندارد.

روایتی از بدن: ترس، سکوت، گناه

روایتی را که می‌خوانید تجربه‌ی دختری است که اولین‌بار قاعدگی را تجربه کرده است. امروز که مصادف است با روز جهانی بهداشت قاعدگی، بد نیست بدانیم که همین یک امر عادی و طبیعی بدن چه بر روزگار دختران افغانستان آورده است.

اولین تجربه‌ی من از قاعدگی با ترس و درد شدید جسمی که احساس گناه نیز با آن عجین شده بود؛ همراه بود. هیچ آگاهی نداشتم و تصور می‌کردم آمدن خون از بدنم به دلیل ارتکاب گناهی باشد و این خون مجازاتی است که بر من نازل شده است. این شرم و ترس باعث شد که روزهای زیادی به مکتب نروم و از اطرافیانم مخفی شوم. درد خود را مخفی می‌کردم و به تدریج از بدن خود بیزار شدم. من با ترس و درد شدید مواجه شدم، بی آنکه بدانم چه بر سرم آمده است. به جای کمک و حمایت با سکوت و قضاوت مواجه بودم. خون از شلوارم بیرون زده بود، اما نه دستمالی داشتم، نه دانشی و نه حتی جسارت گفتن. سال‌ها گذشت تا بفهمم گناهکار نیستم تا شرم را کنار بزنم؛ اما اثر این زخم‌ها هنوز در روح و روانم باقی مانده است. هنوز گاهی از بدن و زنانگی‌ام خجالت می‌کشم. مادرم نیز خود در حلقه جهل و ترس گرفتار بود و باور داشت که بدن زن در دوران قاعدگی نجس است. با توجه به این دیدگاه، قاعدگی زن نه یک حقیقت طبیعی و بیولوژیکی، بلکه یک تهدید برای ناپاکی خانواده تلقی می‌شد. ناآگاهی و تابوهای فرهنگی اولین خون قاعدگی را برایم به تجربه‌ای تروماتیک تبدیل کرد.

آگاهی، آغاز رهایی

اولین قدم برای آگاهی از مکتب آغاز شد. در گپ و گفت‌های دخترانه که صورت می‌گرفت هرازگاهی کسی جرات می‌کرد و در مورد اولین تجربه خود از قاعدگی حرف می‌زد. هر چند در نصاب تعلیمی افغانستان بحث مشخص در مورد قاعدگی زنان و آماده ساختن دختران نوجوان برای این امر وجود ندارد، با آن‌هم معلمان یا از سر دلسوزی یا از سر آگاهی‌دهی در مورد قاعدگی و بهداشت آن آموزش دادند و دانسته‌های خود را با ما شریک ساختند. کتاب بیولوژی برای اولین بار این چرخه را به عنوان حقیقت علمی و بدون داوری کردن در مورد شخصیت من، توضیح داد. دانستم که بدن من طبیعی است نه گناه‌آلود و ناپاک.

باور دارم که آموزش و دسترسی به منابع آگاهی، همان نوریست که می‌تواند میلیون‌ها دختر را از تاریکی و جهل در مورد بدن‌شان نجات بدهد. امروز که دختران در افغانستان از رفتن به مکتب محروم شده‌اند، در حقیقت این محرومیت دختران تنها از تحصیل نه بلکه از شناخت خود و توانمندی‌های‌شان می‌باشد.

از شرم به آگاهی، از سکوت به صدا

ذکر اولین تجربه‌ی قاعدگی، تنها یک خاطره‌ی فردی نیست؛ بلکه بخشی از حافظه جمعی زنان است که بدن‌شان سانسور شده، صدای‌شان خاموش مانده و مشارکت‌شان در جامعه محدود شده است. امروز ما می‌توانیم با صدای بلند بگوییم: بدن زن گناه‌آلود نیست، بدن زن ناپاک نیست، قاعدگی شرم‌آور نیست، بلکه قاعدگی زایش و بارور شدن خلقت انسان است. با متوقف شدن چرخه‌ی قاعدگی، زاییدن هم متوقف می‌شود. آموزش، آگاهی و پیوندهای زنانه، کلید عبور از این چرخه‌ی تابو و خرافی تاریخی است، تا هیچ دختری بخاطر طبیعی‌ترین بخش از زیست زنانه‌اش، احساس گناه و شرم نکند.

برای پایان دادن به شرم ساختگی پیرامون قاعدگی، راهکارهای چند لایه نیاز است که اولین کانون این راهکارها، کانون خانواده است. گفتمان خانوادگی و شکست سکوت میان مادران و دختران باعث انتقال تجربیات مادر به دختر و آماده ساختن وی برای روبرو شدن با تغییر جسمی، بسیار موثر خواهد بود.

یادداشت: مسئولیت محتوایی مطالب وارده به دوش نویسندگان آن است.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • هیات امناء
  • اصول و خطوط کاری
  • تماس با ما
FR Fundraising Badge HR

Registered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT

Copyright © 2024 Rukhshana

English
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری