الهه محمدی
یک ماه پس از سقوط افغانستان بهدست طالبان؛ زنان همچنان در خانهها اند. در روز بیست و چهارم اسد امسال، افغانستان دچار یک تحول شد. حکومت جمهوری این کشور به رهبری محمد اشرف غنی بهدست گروه تروریستی طالبان سقوط کرد.
ورود طالبان به شهر کابل و برگشتن این گروه به قدرت همزمان بود با فرار رییس جمهور افغانستان. کسی که بارها گفته بود:«او سر میدهد، اما سنگر نه.» اکنون او خلاف آنچه به مردم گفته بود عملکرد و جمعیت ۳۶ میلیونی این کشور را در میان ترس و بیم از بازگشت طالبان، تنها گذاشت.
دراین یک ماه افغانستان در محراق توجه رسانهها و خبرنگاران خارجی قرار داشت. هنوز هم موضوع افغانستان در صدر برنامههای خبری رسانههای جهان قرار دارد. اکثریت مردم این کشور به این باور هستند که تحولاتی سریع و شوککننده در مدت یکماه در افغانستان رخ داده و از برگشت دوباره طالبان به قدرت غافلگیر شدهاند . در میان تمام این رویدادها، آنچه بسیار عریان به چشم میخورد، تغییرات یکبارگی در وضعیت زندگی زنان افغانستان است. زندگی زنان این کشور بهگونه غیرقابل تصور، دستخوش تحول شده است. اکنون نصف از جمعیت افغانستان مجبور هستند که در خانه بمانند. اکثریت زنان فقط در حدود یک ساعت، قبل از ظهور روز شنبه ۲۴اسد تمامی دفترها و محلهای کاریشان را ترک کرده و بهخانههای شان پناه بردند. به استثنای برخی از کارمندان زن آن هم با مراعات قانون«شریعت اسلامی» که از سوی طالبان وضع شده در وزارتهای صحت عامه و معارف، به سایر کارمندان زن ادارات دولتی افغانستان اجازه حضور در محل کار داده نشده است.
زنانی که در ادارات خصوصی نیز فعالیت داشتند به جز از یک تعداد خبرنگاران زن، دیگران همچنان خانهنشین هستند. لیدا( مستعار) دختری که تا یکماه قبل، در یکی از شرکتهای خصوصی ساختمانی، مدیریت مالی آن را به عهده داشت، اکنون به قول خودش در« کنج اتاق جا خوش کرده است». دختری که به قول مادرش دیگر بلند نمیخندد. او که در سه روز پی هم در اعتراضات زنان در شهر کابل شرکت کرده بود، میگوید که زندگی برایش دیگر معنا ندارد. زیرا با طالبان چشم در چشم سخن گفته و آنان هیچ بویی از زندگی دموکراسی و جامعهی مشارکتی نمیبرند.
در اولین دقیقه صحبت ما، لیدا با صدای بلند گریست. او نتوانست بیشتر از دو دقیقه با من در تلفن صحبت کند. مادرش که این روزها نقش پرستار را برای دختر خود دارد، تلفن را ورداشت و از وضعیت او گفت.
مادر لیدا که این روزها تمام مشغلهاش شده مواظبت از دختران و اعضای خانوادهاش، میگوید که او نمیتواند برای یک لحظه از خانهاش بیرون شود؛ زیرا میترسد اتفاقی برای دخترش رخ دهد.
لیدا پس از سقوط حکومت افغانستان بهدست گروه طالبان دچار تکلیف عصبی شده است. مادرش میگوید که تاحال چندین بار به داکتر مراجعه کرده است اما هنوز خواب و خوراک او نورمال نشده است. او گفت:« طالب که تازه کابل را گرفت، لیدا سه شب و روز خواب و خوراک نداشت. او شب تا صبح در روی اتاقش قدم میزد و گریه میکرد. یک شب ساعت ۲ بیدار شدم که صدای گریه میاید، دلم را از خواب کندم دیدم که دخترم با صدای بلند گریه میکند.»
بغضی گلوی مادر لیدا هم میشکند و از آن سوی خط تلفن اشک میریزد.« داکتر به دخترم گفت که داروی آرامش بخش بگیر تا شبانه خوابت ببرد. خیلی میترسم او را چیزی شود».
در همسایگی خانواده لیدا، مرسل دختری نوجوانی که تازه میخواست به دانشگاه برود، نیز در وضعیت بد روحی قرار دارد. او میگوید که خواب از چشمانش پریده و نمیتواند قبول کند که دیگر دوستانش را شاد و خندان ببیند.« دلم برای روزهای تنگ شده که با دوستانم تفریح میرفتم و بلند بلند میخندیدیم. هرچند به ما بارها گفته شده که دختر نباید بلند بخندد چون دختر است ولی با دوستانم همیشه بلند میخندیدیم. تغییراتی زیادی در زندگی ما وارد شده از جمله این که زنان خانه ما خانه نشین شدند و مردان با ترس از خانه بیرون میشوند.»
گروه طالبان درجریان یک ماه که قدرت را در افغانستان بدست گرفته اند خط و نشانهای در مورد سیستم آموزشی افغانستان کشیدهاند. براساس تصمیم این گروه دختران و پسران باید در مکاتب و دانشگاهها در صنفهای جداگانه درس بخوانند. اکنون تمامی دانشگاههای دولتی بسته است. مکتبهای دخترانه تا صنف شش شروع شده بود؛ اما به تازگی این گروه اعلام کرده است تمامی دانشآموزان پسر میتوانند به مکاتب حاضر شوند؛ ولی در مورد دختران دانشآموز هیچ اشاره نکرده است. برخی از دانشگاههای خصوصی که فعالیت دارند، صنف های درسی دانشجویان پسر و دختر را جدا کرده و یا هم پرده کشیدهاند. در لیست کابینه گروه طالبان نام هیچ زنی نیست و علاوه بر این وزارت امور زنان نیز از کابینه دولت افغانستان حذف شده است. طالبان امروز( جمعه، ۲۶ سنبله) لوحهی وزارت امور زنان را برداشته و لوحهی وزارت دعوت، ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر را به جای آن نصب کرده است.
یک هفته پس از ورود طالبان و اعمال محدودیت این گروه بر مردم، زنان در ولایت های هرات، مزارشریف، بدخشان، تخار، غور، نیمروز، پروان، کاپیسا و شهر کابل اعتراضات گسترده و پی هم راه اندازی کردند و خواستار تأمین حقوقشان از سوی این گروه شدند. اما گروه طالبان تجمعات معترضانه زنان را سرکوب کردند و شماری از روزنامه نگاران را به دلیل این که آنان جریان اعترضات زنان را پوشش میدادند را نیز به گونه بیرحمانه لت و کوب کردند.