شیرین یوسفی
یک سال است که نصف روز آموزگار است و نیمه دوم روز را پشت دستگاه قالینبافی به شام میرساند. روزگاری آموزگار جوانی که تا یک سال قبل تمام روزش پای تخته سفید میگذشت؛ اما تغییراتی که طالبان در برنامه آموزشی و معاش آموزگاران زن به وجود آورده، بصیره ۲۸ ساله را مجبور کرده با دختر بزرگترش، نصف دوم روز را قالینبافی کند.
بصیره از پنج سال به این طرف در مکتبی در غرب کابل آموزگار است. اومیگوید، معاش که طالبان به او میدهد کفاف زندگیاش را نمیکند. بصیره مادر دو فرزند است، شوهرش نیز بیمار است: «چهار هزار افغانی کرایه خانه پرداخت میکنم، پول آب و برق و مصارف دوای شوهرم است که اصلا کفایت نمی کنه. وقتی از مکتب میایم با دختر کلانم قالین میبافم تا شب».
براساس معلومات که رسانهی رخشانه از صحبت با شماری از آموزگاران زن در اختیار دارد، وزارت معارف طالبان اوقات کار آموزگاران زن را از دو به یک شیفت کاهش داده است. از طرف دیگر، معاش آنها را از دو تا پنج هزار افغانی کم کرده است. کاهش معاش و شیفت کاری در آمد آموزگاران زن از نصف هم کمتر کرده است.
آموزگاران که در این گزارش صحبت کرده به خاطر ترس از طالبان ترجیح میدهند نام مکتبی را که در آن آموزگار اند، نگیرد.
بصیره که لیسانس ادبیات فارسی دارد، میگوید قبلا دو شیفت درس میداد و ۲۰ هزار افغانی معاش داشت: «فعلا یک شیفت تدریس میکنم و ماهانه مبلغ هفت هزار معاش میگیرم.»
در حکومت قبلی افغانستان آموزگاران براساس میزان تحصیلات خود از ۱۰ تا ۱۵ هزار افغانی معاش میگرفتند. کاهش معاش و شیفت کاری در حکومت طالبان، زندگی را برای بسیاری از آموزگاران سخت کرده است.
زهرای ۳۷ ساله در یک مکتب دخترانه در کابل آموزگار است. او هم میگوید، زندگیاش از نظر مالی این روزها به سختی میگذرد. او به رسانهی رخشانه گفته است که بعد از تدریس در مکتب، در خانه «بادام» میشکند: «چشم باز میکنم ماه اخر شده و کرایه خانه پوره میشه. بخاطری که بتوانم از پس سوخت زمستان بیرون شوم در خانه با چهار طفلم بادام میده میکنم. معاش که میگیرم نصفاش در کرایه موتر مصرف میشه».
برای زهرا تنها مشکل مالی دغدغه زندگیاش نیست. بزرگترین دخترش که صنف یازده مکتب است، به خاطر محرومیت از مکتب روزهای سختی را میگذراند: «در خانه کاملا افسرده و مریض شده.»
بر اساس آمار وزارت معارف حکومت پیشین از ۱۷۰ هزار آموزگار در افغانستان ۳۶ درصد آن را زنان تشکیل میدهد.
آموزگاران در افغانستان زندگی سختی دارند. آنها غیر از معاش که میگیرند از هیج حمایتی دیگری برخوردار نیستند. بیشتر شان در خانههای کرایی زندگی میکنند. قرار بود در حکومت پیشین به آموزگاران زمین توزیع شود که این کار هرگز صورت نگرفت.
در حکومت طالبان شرایط زندگی برای آموزگاران، به ویژه زنان سختتر شده است. آموزگارانی که در این گزارش با آنها صحبت شده، میگویند که مجبور شده به کارهای غیر از آموزگاری روی آورند.
براساس گفتههای زهرا، آنهایی هم هنوز به گونه خدمتی در مکتبهای پسرانه درس میدهند، بیشتر معاش خود را به خاطر دور بودن مکتب مصرف کرایه راه میکنند.
مکتبهای دخترانه بالاتر از صنف ششم در افغانستان به دستور طالبان هنوز بسته است. آموزگاران آنها در مکتبهای پسرانه به گونه خدمتی فرستاده شدهاند. اما بسیاری از آنها در ماه دلو از سوی وزارت معارف طالبان اضافه بست شده و از کار بیکار شدهاند.
مثل امالبنین ۴۵ ساله که در مکتبی در کابل آموزگار بود و مدتی است که از سوی طالبان منفک شده است. امالبنین میگوید،۲۶ سال از عمرش را تدریس کرده است.
بعد از بیکار شدن او روزانه در بدل دو صد افغانی در یک گلخانه کاشت بادرنگ کار میکند:« بارها به وزارت معارف مراجعه کردم که بتوانم دوباره در مکتب دیگر معلم شوم؛ اما کسی نیست که صدایم را بشنود.»
امالبنین، مادر پنج فرزند است و شوهرش در کوچه پس کوچههای کابل دست فروشی میکند. امالبنین با بغض که در گلو دارد میگوید: «شبها خواب میبینم که درس میدهم.»
امالبنین ترسی ندارد از این که بگوید، برای پایان حکومت طالبان لحظه شماری میکند. شاید حق با او باشد، زیرا برای آموزگاری که عمری را خاک تباشیر خورده، شایسته نیست که به خاطر زن بودنش چنین نادیده گرفته شود: «داخل فارم نمناک است و کمر درد شدید پیدا کردم؛ اما مجبورم که کار کنم. کرایه خانه و مصارف زندگی بسیار بالا رفته.»