رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری
English
پشتو
حمایت
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
رسانه رخشانه
حمایت

روایت من از خشونت؛ خشونت علیه زنان دیگر فردی نیست، جمعی است

۶ قوس ۱۴۰۱
روایت من از خشونت؛ خشونت علیه زنان دیگر فردی نیست، جمعی است

عکس: شبکه‌های اجتماعی

قدریه رضایی

اشاره:‌ ۲۵ نوامبر از طرف سازمان ملل به‌عنوان روز جهانی  محو خشونت علیه زنان نام گذاری شده است. اما در افغانستان خشونت بر زنان در حال بیشتر شدن است. حتا قبل از طالبان، این کشور بالاترین میزان خشونت علیه زنان را در سطح جهان داشت. پس از حاکمیت دوباره‌ی طالبان، وضعیت از این هم بدتر شده است. خشونت علیه زنان هم از نظر آمار بلند رفته و هم متنوع شده است. در ادامه، روایت‌هایی را می‌خوانید که از طرف زنان و دختران  به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان به رسانه‌ی رخشانه رسیده است. روایت‌هایی که نشان می‌دهند، دیگر خشونت بر زنان در افغانستان فردی نه، بلکه کتله‌و‌ی است.

«روایت من از خشونت» (۴)

وضعیتی که من با آمدن طالبان تجربه کردم، دردناک، ناامید کننده و تلخ است. حتا یاد آوری آن برایم آزاردهنده است. من بی‌خبر از این که ۱۵ آگست، تلخ ترین روز زندگی‌ام می‌شود، صبح همان روز، با شوق و شور زیاد به مکتب رفته بودم. آخرین روز امتحان بود. امتحان به خوبی سپری شد. در راه بازگشت به کارم بودم که بگومگوهای سقوط را از زبان مردم شنیدم.

 تا قبل از طالبان، در کنار مکتب، در رستورانتی کار می‌کردم. وقتی سر کارم رسیدم، روی میز یکی دو مشتری، غذا برده بودم. سفارش سوم غذا را می‌گرفتم که صدای تیراندازی از بیرون شنیده شد. آن روز، مشتری که تازه برایش غذا برده بودم، دست به غذایش نزده و رفته بود. برای ما هم دستور داده شد که زود محل کار را ترک کنیم.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

یک زن جوان در غرب کابل خودکشی کرد

زنان قربانیان اصلی خشونت‌های مبتنی بر جنسیت هستند

این‌گونه شد که آرزوهای من یکی پس از دیگری شروع کرد به خشکیدن. به‌ دستور طالبان، مکتب ما بسته شد. چون دختر بودم کار خود را از دست دادم. در ماه‌های اول سقوط، تنها دل‌خوشی من رفتن به ورزش بود. اما دیری نپایید که طالبان دروازه‌ی باشگاه‌های زنانه را هم بستند.

با دوستانم به تمرین مخفیانه‌ی ورزش شروع کردیم. در یک زیرزمینی به تمرین ورزش ادامه دادیم. اما این کار هم از چشم طالبان پنهان نماند. این‌بار نه تنها تهدید به مرگ شدیم که یکی از دختران، پیش‌روی همه توسط طالبی لت‌وکوب شد. عرصه برای زنان هر روز در حال تنگ‌تر شدن بود. برای اعتراض به خیابان آمدیم. اما طالبان صدای اعتراض ما را با گلوله‌ی جنگی پاسخ دادند.

ناگزیر به ترک کابل شدم. در یکی از ولسوالی‌های دوردست افغانستان که زادگاهم است، آمدم. فکر کردم این‌جا از محدودیت طالبان در امان هستم. به آموزش کودکانی که از درس محروم شده بودند، شروع کردم. این کار فقط سه ماه دوام کرد. دست بلند محدودیت طالبان همین‌جا هم مرا پیدا کرد.

از روزی که کابل سقوط کرد، محدودیت‌های طالبان که مصداق واقعی خشونت است، سایه به سایه من و همه‌ی دختران افغانستان را دنبال کرده است. مکتب، ورزش، آزادی، کار و آرامش از ما گرفته شده است. فکر می‌کنم خشونتی که اکنون زنان افغانستان با آن مواجه هستند فراتر از تصور است. به عبارت دیگر، اکنون خشونت علیه زنان در افغانستان فردی نیست، کتله‌و‌ی و جمعی است. سلب آزادی، گرفته شدن حق کار وحق آموزش و اجبار به خانه‌نشینی، تجربه‌ی تلخ چند میلیون زن افغانستان است.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • هیات امناء
  • اصول و خطوط کاری
  • تماس با ما
FR Fundraising Badge HR

Registered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT

Copyright © 2024 Rukhshana

پشتو English
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری