رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری
En
حمایت
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
رسانه رخشانه
حمایت

زهرا خدادادی: هیچ امیدی برای آینده افغانستان نیست

۲۰ اسد ۱۴۰۱
زهرا خدادادی: هیچ امیدی برای آینده افغانستان نیست

Photographs by Fatimah Hossaini

این داستان‌ها با مشارکت مرکز پولیتزر، مجله تایم و رسانه‌ی رخشانه تهیه و منتشر شده است.

نویسنده: کورانن ریدفرن

نیس، فرانسه؛ برای سال‌ها، زهرا خدادادی 31 ساله، هنرمند و عکاس هزاره،  لنز خود را بر روی خانواده‌ها در افغانستان می‌کشید و پیوندهایی را که مردم را به هم پیوند می‌دهد، بررسی می‌کرد. اکنون که کشورش تحت کنترل طالبان فرا گرفته است، او از خانه جدیدش در فرانسه همچنان با استفاده از هنر برای ثبت خشونتی که بسیاری از عزیزان را از هم جدا کرده است، ادامه می دهد.

خروج از افغانستان هرگز برنامه زهرا نبود. تابستان گذشته، همزمان با افزایش قدرت طالبان در سراسر ولایات کشور، خدادادی و همسرش – یک هنرمند و یک فعال – احساس کردند که خطر به کابل نزدیک می‌شود. با کمک یکی از همکاران سابق خود در فرانسه، این زوج ویزای اضطراری را دریافت کردند و در 12 اگست به پاریس رسیدند. سه روز بعد، خدادادی با پیام‌های وحشتناک فیسبوک که تایید می‌کرد کابل را تصرف کرده‌اند، از خواب بیدار شد. او که برای مصئونیت خانواده‌اش نگران بود، شبانه ‌روز کار می‌کرد تا راهی برای خروج پدر، مادر، چهار خواهر و برادر کوچک‌ترش را از افغانستان پیدا کند. در ماه دسامبر، آنها به کانادا رسیدند. اما خدادادی نمی‌داند چه زمانی دوباره آنها را خواهد دید: درخواست پناهندگی او تایید شده است؛ اما او هنوز منتظر مدارک اقامتش است. تا زمانی که آنها را دریافت نکند، اجازه سفر ندارد.

امروز خدادادی و همسرش در یک گالری هنری در نیس زندگی می‌کنند، بخشی از پروژه‌ای برای حمایت از هنرمندان از سراسر جهان. او بر روی دیوارهای استودیوی خود، عکس‌هایی از موترهای سوخته را در کنار گزارش‌های خبری که در آن کسانی که جان خود را از دست داده‌اند، سنجاق می‌کند. او می‌گوید، حتی از هزاران مایل دورتر، نمی‌تواند چشمانش را روی رنج مردمش ببندد. او مدیون تمام زنان هزاره و مردم تحت آزار و اذیت در افغانستان است تا مطمئن شود که بقیه جهان نیز درد آنها را ببینند.

این مطالب هم توصیه می‌شود:

مبارزه با «جنایت آپارتاید جنسیتی» در دادگاه بین‌المللی جنایی(بخش پایانی)

تاکید طالبان به رانندگان: زنان «بی‌حجاب » و بدون محرم را سوار نکنید

س: بیشتر از همه دلت برای چه در افغانستان تنگ شده است؟

ج: پدر و مادرم اصالتاً از بامیان هستند که یک پارک ملی بسیار زیبا است و تنها سه ساعت از کابل فاصله دارد. خیلی آرام است، وقتی آنجا می‌روید احساس التیام می‌کنید وهیچ ترسی ندارید . دلم برای این حس تنگ شده.

س: چه چیزی شما را در مورد خانه جدید تان شگفت‌زده کرده است؟

ج: دو روز بعد از ورود به پاریس، با قطار به مارسی رفتیم. و در ایستگاه قطار، یک نفر کوله پشتی‌ام را با لپ‌تاپ، پول، تذکره، کارت بانکی‌ام… همه چیز را دزدید. من هرگز پیش بینی نمی‌کردم که این اتفاق در اروپا رخ دهد. حالا هم وقتی با موبایل یا کوله پشتی راه می‌روم، احساس ترس می‌کنم.

س: برای آرامش خود چکارمی‌کنی؟

ج: من زیاد پیاده روی می‌کنم. ساحل تنها 30 دقیقه فاصله دارد. من نمی‌توانم شنا کنم، اما داخل آب، بازی می‌کنم.

س: وقتی به آینده افغانستان فکر می‌کنید، چه چیزی به ذهن‌تان می‌رسد؟

ج: من هیچ امیدی برای افغانستان ندارم. هیچ امیدی نیست. هیچی.

س: بیشتر اوقات چه غذایی در خانه می‌خورید؟

ج: من بولانی درست می‌کنم. نوعی خمیر است که با کچالو و سبزیجات پر شده است. مشکل این است که برای تهیه آن به زمان و افراد زیادی نیاز دارد. من یک بار با دوست اوکراینی‌ام آن را دراینجا درست کرده‌ام . خیلی جالب بود.  خمیر را پهن کردم و او داخلش را پر کرد. مثل یک خط تولید کوچک بود.

س: دارایی مورد علاقه خود را که با خود دارید توصیف کنید. چرا این‌قدر برای شما خاص است؟

ج:‌ تجربه‌ها و ریشه‌هایم را با خودم آوردم.

س:‌ یک کلمه را برای توصیف خود انتخاب کنید.

ج:‌ صادقانه بگویم، من نمی‌توانم خود را توصیف کنم، من هنوز در حال رشد و یادگیری هستم. من همیشه سعی کرده‌ام خیلی مستقل باشم. و هرگز اجازه نمی‌دهم دیگران برای من تصمیم بگیرند.

س:‌ وقتی به طالبان فکر می‌کنید چه کلمه‌ای به ذهن‌تان می‌رسد؟

ج:‌ غیرانسانی.

س:‌ یک سال بعد خود را کجا می‌بینی؟

ج: پس از تمام این تجربه‌ها، من معتقدم که هیچ چیز قطعی نیست. من نمی‌توانم برای هیچ چیزی در زندگی‌ام صد درصد برنامه ریزی کنم. من سعی می‌کنم بهترین کار را انجام دهم؛ اما حتی برنامه‌های کوتاه مدت نیز بسیار سخت است. تنها چیزی که می‌دانم این است که دوست دارم جایی آرام باشم.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • هیات امناء
  • اصول و خطوط کاری
  • تماس با ما
FR Fundraising Badge HR

Registered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT

Copyright © 2024 Rukhshana

English
نتایجی یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج جستجو
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • پرونده
  • روایت
  • گفت‌و‎گو
  • ستون‌ها
    • عکس
    • دادخواهی
    • آموزش
  • درباره رخشانه
    • هیات امناء
    • اصول و خطوط کاری