زهرا جویا، انی کیلی و خبرنگاران رسانهی رخشانه
یادداشت: این گزارش در همکاری با روزنامهی گاردین تهیه شده و نسخهی فارسی آن با اندکی تفاوت و جزئیات بیشتر، در رسانهی رخشانه منتشر شده است.
مهسا، دختر ۲۲ سالهای از روستایی دورافتاده در ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور، زندگی خود و خواهرانش را به قبل و بعد از طالبان تقسیم میکند. قبل از طالبان، آنها آزادانه لباس میپوشیدند و برای خرید به بازار میرفتند. اما پس از تسلط این گروه، پدرش دیگر به مهسا و خواهرانش اجازه نداد تنها به بازار بروند و یا لباسهای مورد علاقهشان را بپوشند.
این محدودیتها حتا قبل از این که طالبان، دستورالعملهای سختگیرانهی خود را در مورد پوشش زنان ابلاغ کنند، از سوی پدر مهسا به او و خواهرانش تحمیل شد: «یک هفته بعد از اینکه طالبان آمدند، قیدگیریها بیشتر شد. من و خواهرانم جرات بیرون رفتن بهتنهایی از خانه را نداشتیم. با آنکه طالبان هنوز در مورد نحوهی پوشش زنان و دختران چیزی نگفته بودند، ولی پدرم برای ما از آن حجابهای بلند عربی که آستین بلند و گشاد دارد، خرید و گفت بعد از این بدون پوشیدن حجاب از خانه بیرون نشوید.»
در بیش از سه سال گذشته، طالبان با صدور فرمانهای متعدد، مرحلهبهمرحله محدودیتهای زیادی برای زندگی زنان وضع کرده است.
در نهایت در ماه آگست سال گذشته میلادی، هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، قانون امر به معروف و نهی از منکر این گروه را در ۱ مقدمه، ۴ فصل و ۳۵ ماده توشیح کرد. قانونی که میگوید: «پوشاندن تمام بدن زن الزامی است. پنهان کردن صورت زن به سبب ترس از فتنه ضروری است. صدای زنان عورت است.»
طبق این قانون، محتسبان وزارت امر به معروف طالبان حق دارند هر دختر و زنی که صورت خود را نپوشاند، بازداشت و مجازات نمایند. از طرف دیگر، در تمامی دستورالعملهای طالبان، این گروه مردان خانواده را که از آنها با عنوان سرپرست یاد میشود، مکلف کردهاند که دستورات این گروه را بر زنان تحمیل کنند.
مثلا در فرمان حجاب اجباری طالبان آمده است که در صورت تخطی زن، سرپرست مرد او ممکن است به وزارت امر به معروف احضار شود و حتی به دادگاه طالبان فرستاده شود و به سه روز زندان تهدید گردد.
در این گزارش با بیش از ۱۵ منبع صحبت شده که بسیاری از آنها تایید میکنند که خانوادهها به خاطر ترس از طالبان، زنان را مجبور به رعایت شدیدتر دستورات این گروه کردهاند؛ یا اجازهی خروج از منزل را برای آنها محدودتر نمودهاند.
مهسا گفت: «پدرم گفت “اگر مرا پدر خودتان میدانید و به فکر آبرو و ریش سفیدم هستید، حجاب میپوشید”. آن را میپوشم. بیشتر وقتها ترجیح میدهم در خانه بمانم تا حجاب پوشیده و بیرون بروم.»
ماجرای تغییر پوشش برای مهسا تنها به پوشیدن حجاب بلند عربی خلاصه نمیشود. پدرش به آنها میگوید دیگر از لوازم آرایشی استفاده نکنند و تا خیلی کار ضروری نداشتهباشند، اجازه ندارند از خانه بیرون شوند: «رفتار پدرم بعد از آمدن طالبان تغییر کرد. قبل از آن خیلی به پوشش ما [دخترانش] کار نداشت. به ما نمیگفت که فلان چیز را نپوشید و فلان جا نروید، ولی بعد از آمدن طالبان همیشه میگفت که آرایش نکنید، یک تار مویتان هم دیده نشود، کفش پاشنهبلند نپوشید و کمتر برای خرید به بازار بروید. هر چیزی کار داشتید به من یا برادرانتان بگویید که از بازار برایتان بگیریم.»
تاجایی که مهسا مدتها است نمیتواند به بازار برود و امکان خرید کالاهای ضروری خودش را ندارد. او در توضیح بیشتر گفته است: «هر بار که نوبت عادت ماهانهام میشد، یک هفته را بدون نوار بهداشتی و دوا سپری میکردم. دنیا سرم تاریک میشد. تحمل درد و نداشتن نوار بهداشتی برایم خیلی سخت بود.»
وضعیت کمابیش در نقاط مختلف افغانستان یکسان است. سه مردی که در این گزارش از ولایت بدخشان صحبت کردهاند، گفتهاند با این که اعتقادی به دستورات طالبان ندارند، اما ناگزیر شدهاند زنان خانواده را مجبور به رعایت این دستورات کنند.
کریم الله 35 ساله، از شهر فیضآباد ولایت بدخشان، به رسانهی رخشانه گفته است: «همیشه برایشان [زنان خانواده] تاکید میکنیم محدودیتهای طالبان را در نظر بگیرند.»
او میگوید، چنین کاری دستکم در خانوادهی او گاهی منجر به پرخاشگری و خشونت لفظی شده است.
نامهای آمده در این گزارش، به دلیل مصوونیت منابع مستعار انتخاب شده است.
ویس نظامی، یک مرد 30 ساله و ساکن شهر فیضآباد بدخشان، در شمال افغانستان، گفته است: «چندین بار به خواهر و مادر خود به طور خشمناک و غضبناک گفتهام که چادری بپوشند.» هرچند او چنین کاری را ظلم و تبعیض علیه زنان میخواند؛ اما میگوید، این را از سر مجبوری انجام میدهد. زیرا او بارها از طرف افراد امر به معروف طالبان تذکر دریافت کرده است که مواظب پوشش و رفتار زنان خانواده خود باشند: «بسیار حس زشت دارم که قوانین طالبان را به روز سر مادرم و خواهرم تحمیل میکنم و آنها را مجبور میسازم.»
او گفته است، به دلیل ترس از طالبان، در نوروز امسال به زنان خانوادهاش اجازه رفتن به گردش را نداده است. نوروز جشن باستانی مردم افغانستان است، بویژه در شمال کشور که مردم با رفتن به سیر و سیاحت در فضاهای سبز، از آن تجلیل میکنند.

عکس: زلفا محمدی
مردی که خودش را پرویز معرفی میکند و ساکن ولایت بدخشان است، در مورد تجربهی خودش گفته است، پس از این که خواهرش به دلیل نداشتن حجاب اجباری موقتا توسط ماموران امر به معروف طالبان بازداشت شد و او مجبور شد که ضمانت دهد که چنین کاری دوباره تکرار نمیشود؛ با سختی قوانین طالبان را در خانوادهاش تطبیق میکند: «مجبور شدم و رفتم حوزه آنجا بسیار توهین شدم هر چیزی که خواستن برایم گفتند؛ وقتی خانه آمدیم من هم تمام قهر و عصبانیتام را بالای مادر و خواهرم خالی کردم.»
سه مردی که از ولایت مرکزی بامیان در این گزارش صحبت کردهاند نیز تایید میکنند که به خاطر ترس از طالبان، تلاش میکنند زنان خانواده را به پیروی از دستورات این گروه توصیه کنند. جاوید حکیمی یکی از آنها از این عبارت در صحبتهایش استفاده کرده که «مردان به سربازان بدون مزد طالبان تبدیل شدهاند.»
او گفت: «مجبوریم به خاطر آبرو، حیثیت و اعتبار اجتماعی خود، دستورات طالبان را روی زنان خانواده تطبیق کنیم.»
محراب محمدی، مرد دیگری نیز تقریبا همین نگرانی را دارد. او گفته است میخواهد علاج واقعه را قبل از وقوع کند. منظور، زنان را به پیروی از دستورات طالبان مجبور میکند، تا زنان و مردان خانواده هردو از دست طالبان در امان باشند.
از نظر طالبان، سرپرست مرد اختیاردار زن است. در فرمان حجاب اجباری طالبان که فقط چند ماه بعد از آغاز حاکمیت دوبارهی این گروه منتشر شد، آمده است: «اول، خانهی زن بدحجاب شناسایی، توصیه و تنبیه شود. دوم، ولی به اداره امر به معروف احضار شود. سوم، سرپرست سه روز زندانی شود. برای چهارمین بار به دادگاه تحویل و به مجازات مناسب محکوم شود.»
نصرتالله، مرد ۲۹سالهی ساکن ولایت بلخ که سه خواهر دارد، در مورد تجربهی خودش گفته است: «اگر بخواهم مثال بزنم، در قسمت حجاب واقعن حساس شدیم و نهایت تاکید من به خواهرهایم و خانمم همین است که هر وقت از خانه بیرون میروند جدی این را درنظر بگیرند و بدون ماسک بیرون نشوند یا چادر و حجابشان منظم باشد.»
او گفته است، در صورت تخطی زنان از دستورات طالبان، پای آنها به عنوان مرد خانواده نیز در میان است: «باید به فکر عزت و آبروی خود و خانواده خود هم باشم. حالا هر چی است شرایط همین قسم آمده، باید براساس شرایط پیش برویم تا زندگی آرام داشته باشیم.»
الیاس احمدی، از شهروندان ولایت بلخ گفته است، تاکنون یک بار خواهرش را افراد امر به معروف طالبان در خیابان متوقف کرده و به او زنگ زدهاند که چرا خواهرش را بدون محرم به بازار فرستاده است.
آقای احمدی گفته است: «مردم هم زود تحت تاثیر قرار میگیرند و خودشان غیرمستقیم طالب میشوند.»
مریم محمدی، دختر 25 سالهی بلخی، در مورد تجربهی خودش از این که چگونه توسط خانواده مجبور شده به قوانین طالبان تن دهد؛ به تلخی یاد میکند. او گفته است: «پدر و برادرهایم زیاد تاکید میکنند که تنها شهر نروم. کسی نباشد میگویند، تنها اجازه نیست.»
«غرور ما اجازه نمیدهد. ننگ داریم، ناموس داریم، ما این را تحمل کرده نمیتوانیم که خدای ناخواسته شما را اگر در شهر و بازار چیزی گفتند.» این گفتههای خانوادهی رابعه 22 ساله است. دختری که خانوادهاش سنتی است و آمدن طالبان وضعیت را بدتر هم کرده است.
به نظر میرسد شرایط برای زنان در ولایتها متفاوت است. با چهار منبعی که در این گزارش با آنها از کابل صحبت شده گفتهاند، وضعیت فرقی نکرده است و آنها هرگز زنان خانوادهها را برای رعایت دستورات طالبان مجبور به پذیرش نکردهاند. این افراد معتقد هستند که اگر مواردی هم باشند، به خاطر ترس از طالبان است.
تنها کبری 26 ساله گفته است که فقط گاهی پدرش به او به خاطر داشتن حجاب بهتر توصیه میکند؛ اما هرگز مجبور به کاری خلاف میل خود نشده است.
حسین ساکن ولایت بامیان است. او گفته است، به خواهر و مادرش همیشه توصیه می کند که حجاب مورد نظر طالبان را بپوشند. او باور دارد که این کارش نوعی حمایت از زنان در برابر تحقیرهای طالبان است.
اما نظری که مرتضی دارد متفاوت است. او میگوید، افغانستان بیشتر مناسب برای پذیرش دیدگاههای طالبانی است. او اشاره میکند که شاهد بوده در ماجرای بازداشت زنان و دختران توسط ماموران مذهبی طالبان، خیلیها این اقدام آنها را ستایش کردهاند. او که خود چند ماهی از ازدواجاش گذشته میگوید، هرگز حتا به همسرش توصیه هم نمیکند که حجاب مورد نظر طالبان را داشته باشد یا دستورات این گروه را پیروی کند.
از نظر او، طالبان عمدتا با زنان در بیرون برخورد «وقیحانه» میکنند تا از این طریق مردان را مجبور کنند که زنان را در خانه نگهدارند.
شکایتهای زیادی از بدرفتاری ماموران طالبان با زنان در خیابانها وجود دارد. رفتارهایی مثل بازداشت، ناسزاگویی تا توهین به زنان در ملاءعام.
همین رفتارهای طالبان با زنان باعث شده که مواجههی زنان با افراد طالبان در خیابان به عیب اجتماعی تبدیل شود.
این را یک مرد 54 ساله در کابل، در گفتوگو با خبرنگار رسانهی رخشانه گفته است. او که نمیخواهد ناماش در گزارش بیاید گفته است: «بردنشان [زنان] کلان عیب است. مردم پشت سرشان گپ میزنند.» اشارهی او به بازداشت زنان توسط طالبان است.
ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی سازمان ملل در امور حقوق بشر در افغانستان، میگوید با آن که او «اقدامات مقاومتآمیز» برخی از مردان افغان در برابر سرکوب نهادینهشده طالبان علیه زنان را مستند کرده است، اما «در درون خانوادهها، اعضای مرد خانواده بهطور فزایندهای محدودیتهایی را بر زنان خانواده اعمال میکنند و شمار بیشتری از زنان گزارش میدهند که برای ترک خانه نیاز به اجازه دارند. همچنین گزارشهای روبهافزای از زنانی وجود دارد که خودشان رعایت این محدودیتها را در میان اعضای خانواده تضمین میکنند.»
طالبان متهم به بدرفتاری با زنان بازداشتی هستند. حتا ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی سازمانملل برای افغانستان قبلا گزارش داده بود که، طالبان زنان را در زندانها مورد خشونت جنسی هم قرار دادهاند.
شکنجه، بدرفتاری و انسانیت زدایی تقریبا تجربهی مشترک همهی زنان است که تجربه زندان و بازداشتگاههای طالبان را از سر گذراندهاند.
قبلا دیدهبان حقوقبشر نیز در واکنش به محدودیتهای طالبان گفته است که این دستورالعمل به سمت زندانی کردن زنان افغانستان حرکت میکند.
مردی حدودا 40 ساله که خودش را امیر معرفی میکند و صاحب دو دختر 17 و هشت ساله است، گفته است که به خاطر ترس از طالبان گاهی دختراناش را مجبور به ماندن در خانه میکند: «تاکید میکنم روی حجابشان… امر به معروف بسیار سخت گیر است و اگر گیر کند، اینها را نبرد [بازداشت نکند].»