عارف احمد
لباس کهنهی خاکستریرنگ پوشیده است. در حالی که صورت آفتابزدهاش عرق کرده، کیسهای پر از هیزم بر روی شانه دارد. او میگوید، بیش از ده سال است که در کنار کارهای روزمره در خانه، کارهای بیرون از خانه را نیز انجام میدهد. مثل جمع کردن هیزم برای سوخت، آوردن آب آشامیدنی، بردن حیوانات به چراگاهها و کمک در کشتوکار با همسرش و غیره.
در این گزارش میخواهد با نام مستعار گلناز از او یاد شود. گلناز ۴۰ ساله ساکن ولسوالی«اسپینغر» ولایت ننگرهار است. او مادر هفت فرزند است؛ سه پسر و چهار دختر.
این گزارش روایتی از وضعیت زنان در ولسوالی«اسپینغر» ولایت ننگرهار است که شانه به شانهی مردان خانوادهی خود در بیرون از خانه کار میکنند.
زنان در کنار به دوش کشیدن بار کارهای خانه، با جمعآوری هیزم برای سوخت، تامین آب و علف برای حیوانات و کار در مزارع با زندگی میجنگند. زندگی بیشتر ساکنان این ولسوالی بر روی کارهای دامداری و کشاورزی میچرخد.
گلناز گفته است: «شوهر و فرزندانم همه در مزرعه مشغول هستند؛ اما زندگی ما بهتر نمیشود و رشد نمیکند. زندگی ما مثل دوچرخهای است که یک تایر[لاستیک] آن پنچر شده باشد. مردم این منطقه فقیر هستند. زندگی خوبی ندارند. با همان کارهای شاقه زندگی خود را میچرخانند. مجبور هستند.»
هرچند گلناز مخالف هر نوع محدودیت طالبان علیه کار زنان است؛ اما میگوید، طالبان اگر میخواهند این بار سنگین را از روی دوش زنان بردارند، باید فکری به حال رفاه مردم کنند و شرایطی را مهیا کنند تا خانوادهها از مضیقهی اقتصادی بیرون شوند. مثلا ماشینآلات مدرن کشاورزی را در اختیار مردم قرار دهند، یا آب آشامیدنی صحی را برای مردم تامین کنند.
یک منبع معتبر در این ولسوالی که خواست هویتاش در گزارش ذکر نشود گفت، مقامهای محلی گروه طالبان در این ولسوالی گفتهاند: «زن برای خانه است نه برای بیرون از خانه. آنها باید در خانه کار کنند.»
به گفتهی منبع رسانهی رخشانه، طالبان به ساکنان این ولسوالی دستور دادهاند که پس از این زنان را برای انجام کارهای بیرون از خانه اجازه ندهند.
حفیظالحق حقانی، ولسوال طالبان در این ولسوالی در نشستی با برخی از بزرگان این منطقه، گفته است که پس از این زنان اجازه ندارند که از کوه هیزم بیاورند یا در مزارع همراه مردان کار کنند و برای آوردن آب از خانه بیرون شوند.
حقانی گفته است: «این تصمیم خوبی برای زنان و کودکان است. به آنها[مردم محل] گفتهایم که زنان و کودکان خود را مجبور نکنند که از کوه یا بیرون از خانه هیزم بیاورند و یا کارهای بیرون از خانه را انجام دهند.»
طالبان در ننگرهار چندی قبل نیز زنان و دخترانی را که در یک فابریکهی زیتون کار میکردند، از کار منع کرده بودند.
با این حال، شربتگل، یکی از ساکنان این ولسوالی که شانه به شانهی همسرش به کارهای بیرون از خانه میپردازد، در واکنش به این تصمیم طالبان میگوید: «برای ما آب و هیزم بیاورید، به شوهران ما در کارهای مزرعه کمک کنید، آنوقت ما هم لازم نیست که از خانه بیرون برویم.»
شربتگل با لباسی کهنه بر تن، درحالیکه دیگ بزرگی از آب آشامیدنی را بر روی سرش حمل میکند، میگوید، سالها میشود که از منطقهی دیگری آب آشامیدنی و هیزم میآورد و در کارهای مزرعه نیز به شوهرش کمک میکند. شربتگل مادر پنج دختر و دو پسر است. به گفتهی خودش، دختراناش بزرگ و جوان شدهاند؛ اما پسراناش هنوز کوچک هستند و نمیتوانند به کارهای شاقه بپردازند.
ورشمینه، یکی از ساکنان روستای دریاخان ولسوالی اسپینغر است. او پانزده سال پیش در همین روستا ازدواج کرده و شوهر و سه فرزندش سالها است که به زراعت و مالداری مصروف هستند. او میگوید: «برای فرزندانم سودی ندارد. آنها کوچک هستند. بنابراین من در کارهای مزرعه و دامداری به همسر و فرزندانم کمک میکنم. زندگی ما به این شکل است.»
ساکنان ولسوالی«اسپینغر» میگویند که بهدلیل فقر اقتصادی مجبور شدهاند تا زنان خود را به کارهای شاقه و بیرون از خانه وادار کنند.
رحمتالله(مستعار)، یکی از بزرگان مردمی در روستای مومند درهی ولسوالی اسپینغر میگوید که در دو دههی گذشته در این ولسوالی جنگ بود و کارهای زیربنایی برای مردم این ولسوالی انجام نشده است. به گفتهی او، زنان و کودکان از آموزش محروم بودند و با مردان خانواده به کارهای شاقه مصروف بودند.
او میافزاید: «در اینجا از سالها پیش این فرهنگ وجود دارد که زنان مانند مردان دامداری میکنند، از کوه هیزم میآورند، از چشمهها آب میآورند و بسیاری از کارهای شاقهی دیگر را انجام میدهند. چارهای نیست.»
این بزرگ محلی گفته، جنگها و درگیریهای ادامهدار در افغانستان و عواقب بد آن، آنها را نیز شدیدا متاثر کرده است.
ساکنان ولسوالی اسپینغر به دلیل عدم اجرای پروژههای انکشافی، به امکانات اولیه دسترسی ندارند و اکثر مناطق این ولسوالی در زمینههای دسترسی به آب آشامیدنی، پروژههای اقتصادی، صحی و معارف با مشکلات جدی مواجه است.
زنان، دختران و کودکان از مسیرهای دور و دشوارگذر بر شانههای خود از چشمهها آب میآورند و زنان بسیاری از خانوادهها در مزارع کار میکنند و گاهی با حیوانات از کوهها و جنگلات برای سوخت چوب و هیزم میآورند. در اکثر موارد زنان کیسههای بزرگ هیزم را بر شانههای خود به خانه میبرند.