ماهگل؛ زنی با یک زخم از هر جنگ افغانستان
کودکی که بلوغ جسمیاش همزمان با تولد اولین فرزندش بوده، اکنون دو فرزند دارد و همسرش در جنگی بین مجاهدین...
بیشتر بخوانیدکودکی که بلوغ جسمیاش همزمان با تولد اولین فرزندش بوده، اکنون دو فرزند دارد و همسرش در جنگی بین مجاهدین...
بیشتر بخوانیددختر نوجوانی که هر لحظه که پای قطع شده همسرش را میدید، آتش جنگهای که کودکیاش را سوزانده بود در...
بیشتر بخوانیدمن از جایی که نشسته بودم، مسافران غمگین و آواره را که از فرط خستگی خوابشان برده بود، میدیدم و...
بیشتر بخوانیدآن شب همه مان زود به اتاق خواب رفتیم. شوهرم نزدیک پنجره سیگارش را روشن کرد و هر دویمان در...
بیشتر بخوانیدپس از اتفاقات اخیر حس عجیبی دارم. تمام وجودم درد میکند، گویی دست و پایم را بستهاند و توان حرکتم...
بیشتر بخوانیدگروه طالبان دارد ما و هویتهایمان را حذف میکند؛ اما برای زندهماندن، ما هر رد پایی از خود مان و...
بیشتر بخوانیدچیزی در دلم فرو ریخت و آهسته آهسته ضربان قلبم بالا میرفت. سراسیمگی مردم خبر از اتفاق ناگواری میداد که...
بیشتر بخوانیدآفتاب تا نیمههای کوه بابا را پوشانده است. برای خوردن صبحانه که معمولا یک پیاله چای سبز و یک قاشق...
بیشتر بخوانیددر پایین، شرح این سفر حقارت بار را برایتان نوشتم تا بدانید ما چقدر برای تن ندادن به زندگی زیر...
بیشتر بخوانیدروزی که طالبان آمدند، کابل شهر ارواح شد، شهری که در آن امید و آرزوهای من برای آیندهای روشن مرد...
بیشتر بخوانیدRegistered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT
Copyright © 2024 Rukhshana