روایت زنان؛ دختری که زندگی روی خوشاش را از او دریغ کرد
قامت استخوانی و بلند خود را در چادر سیاهِ رنگو رو رفتهاش پیچیده بود. از موهای سیاه بلندش چیزی در...
بیشتر بخوانیدقامت استخوانی و بلند خود را در چادر سیاهِ رنگو رو رفتهاش پیچیده بود. از موهای سیاه بلندش چیزی در...
بیشتر بخوانیدمواضع صریحی که خشونت آشکار علیه زنان را در افغانستان تجویز میکنند، هر روز در حال بیشتر شدن است. از...
بیشتر بخوانیدآفتاب کابل طلوع نکرده، نرگس فرش پلاستیکی را بر میدارد و از دروازهی خانه بیرون میرود چراکه پنج فرزندش منتظراند...
بیشتر بخوانیدمهنوش منیر و آسیه ( مستعار) یکی در آستانه رفتن به دانشگاهی در ایتالیا است و دیگری این روزها منتظر...
بیشتر بخوانیدمحبوبه در حومهی شهر کابل بولانیپزی دارد؛ جایی که زندگی خانوادهها با فقر گره خورده و در پسکوچههای آن کودکان...
بیشتر بخوانیدسهیلا رادمنش یکی از این زنان است. او با شوهر و سه فرزندش از کابل برای سیاحت و بازدید از...
بیشتر بخوانیدهیچ وقت از یاد نمیبرم وقتی تقریبا پانزده ساله بودم درد اولین عادت ماهوار به جانم افتاد. آن زمان دختر...
بیشتر بخوانیددودی که از چوب نمزده به چشمها و گلویاش زده باعث شد تا انتهای صحبتهایش سرفه کند. وقتی سر قصه...
بیشتر بخوانید«هم میزدند و هم با لحن زشت و خشن میگفتند، باز هم کورس میآیی، دیگه درس میخوانی؟ هیچ کس نبود...
بیشتر بخوانیداین روایت، حکایت زندگی زنی است که قربانی طالبان و جامعهی زنستیز شده است. میگوید، به قدری در این دنیا...
بیشتر بخوانیدRegistered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT
Copyright © 2024 Rukhshana