روایت زنان؛ رنجنامه
یادداشت: این روایت، نامهی یک آموزگار به دانشآموزاناش و پاسخ یکی از دانشآموزان به اوست. این نامهها را نهال نادری،...
بیشتر بخوانیدیادداشت: این روایت، نامهی یک آموزگار به دانشآموزاناش و پاسخ یکی از دانشآموزان به اوست. این نامهها را نهال نادری،...
بیشتر بخوانیدنیلوی عزیزم! میدانم که روزهای سختی را تجربه میکنی اما هیچ کس نگفته بود که زندگی قرار است آسان باشد....
بیشتر بخوانیدزیر گرمای سوزان آفتاب روی چوکی چوبی کوچک، زن قدخمیده و استخوانی، تسبیح بدست در انتظار مشتری نشسته است. وقتی...
بیشتر بخوانیدخاکستر غم روی قلبم نشسته، سنگین و بیرحم. هر نفس که میکشم، بوی ناامیدی را با خود میآورد. صدای پاهایم...
بیشتر بخوانیدشاید این توصیف اغراق نباشد که در افغانستان زمان برای دختران از حرکت بازمانده است. امید، آرزو و آرمان میلیونها...
بیشتر بخوانیدموهای سهیلا را مادرش بافتهاست و او موهای زردرنگش را زیر چادر گلدارش پنهان کردهاست. در چشمهای سهیلا غمِ عمیقی...
بیشتر بخوانیددر میان پیامهایی که در یکی از شبکههای اجتماعی گرفتهام، به پیام دختر جوانی برمیخورم که خواستار کمک در یافتن...
بیشتر بخوانیدساعتها در اتاق کارش روی چوکی چوبیای که دارد مینشیند. به گفتهی خودش، با نگاه به آلبوم مدلهای مو که...
بیشتر بخوانیدپا که به داخل خانه گذاشتم، بغضم ترکید. با صدای بلند گریه کردم. چنان گریستم که صدایم در داخل حویلی...
بیشتر بخوانیددقیقا همان روزی که طالبان اجازه ندادند «سمیه اسودی» و دوستاناش وارد صحن دانشگاه شوند، او تصمیم گرفت هرگز تسلیم...
بیشتر بخوانیدRegistered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT
Copyright © 2024 Rukhshana