گریز از مرگ با اسم مستعار
او "گلشن" خانه را ترک و برای خودش نام مستعار "نرگس" را انتخاب کرد تا گریزی باشد از چنگ تهدیدها...
بیشتر بخوانیداو "گلشن" خانه را ترک و برای خودش نام مستعار "نرگس" را انتخاب کرد تا گریزی باشد از چنگ تهدیدها...
بیشتر بخوانیدسه سال پیش، اولین روزی که شریفه با خواهر بزرگترش تصمیم گرفتند، ورزش کنند، با واکنش شدید خانواده سنتی که...
بیشتر بخوانیدنوک انگشتهای دستش از سرما کبود شده است. پیراهن رنگ و رو رفتهای به تن دارد که جسه لاغر او...
بیشتر بخوانیددر دل تپهی هموار، به آسانی نمیتوانی بفهمی، انسانهایی آنجا زیست دارند. وقتی وارد یکی از مغارهها شدم تنم از...
بیشتر بخوانیدچهل روز شده که چرهها در پاهای نرگس جا خوش کرده است. درد و زخم ناشی از چرههای به جا...
بیشتر بخوانیدشگوفههای نیلی و شهرستان دو کارخانه بستهبندی و پروسس بادام در دایکندی است که توسط زنان این ولایت مدیریت میشود.
بیشتر بخوانیداتاق کوچک گِلی با رنگ سفید و تابلوهای خلاقانه در حاشیهی شهر مرکز ولایت بامیان که گروهی از دختران خالق...
بیشتر بخوانیدکودکش را تنگ در بغل گرفته و چادر نازکی که بر سر دارد دور بازوان لاغرش طوری پیچانده تا کودکش...
بیشتر بخوانیدویدیویی از دکلمهی ملکه برای "وطن" در فضای اتاقی سرد و تاریک با گریهی پدر و مادر او ملودی غمانگیزی...
بیشتر بخوانیدعقربهی ساعت 11:27 دقیقه پیش از ظهر را نشان میداد که رضا یاری پیامکی با این مضمون« در دانشگاه کابل...
بیشتر بخوانید