فاجعهی آموزشگاه کاج؛ فرار از جنگ غزنی، طعمهی انفجار در کابل
سیماگل و نیلوفر، صبح زود به آموزشگاه میروند. در صنفی که انفجار میشود، سیماگل آنجا نیست. به محض انفجار، سیماگل...
بیشتر بخوانیدسیماگل و نیلوفر، صبح زود به آموزشگاه میروند. در صنفی که انفجار میشود، سیماگل آنجا نیست. به محض انفجار، سیماگل...
بیشتر بخوانیدعقربهی ساعت، 2 بجه پس از چاشت را نشان میدهد. نفیسه و شوهرش تا این زمان شفاخانهها را زیر و...
بیشتر بخوانیدعقربهی ساعت، ۸ صبح را نشان میدهد. دروازهی حویلی محکم کوبیده میشود. شمسیه با عجله خود را پشت دروازه میرساند....
بیشتر بخوانیدزهرا دوست دوران دانشگاهم بود، دوران خوش دانشگاه را باهم گذراندیم. خاطرات قشنگی از آن دوران طلایی داریم. هردو دوسال...
بیشتر بخوانیدمهدیه در ولسوالی پنجاب ولایت بامیان، قد کشید و رشد کرد. پدر مهدیه با زراعت و مالداری هزینه زندگی خانوادهاش...
بیشتر بخوانیدچند دقیقهای از ساعت ۶ صبح گذشته است. صبرینا و فاطمه سرگرم حل پرسشها هستند. صدای شلیک از بیرون آموزشگاه...
بیشتر بخوانیدحدیثه در قطار اول نشسته بود. زمانیکه مهاجم انتحاری وارد صنف شد، او زیر چوکی پناه گرفت و از گلولهباری...
بیشتر بخوانیدبا توجه به تجربهی که درمورد زندگی زنان در افغانستان داشتم، به عقیده من یکی از مصداقهای اصلی خشونت علیه...
بیشتر بخوانیدبه یقین میتوان گفت، قرائتی که طالبان از دین و مبانی دینی دارند، صددرصد مخالف با روح دین بوده و...
بیشتر بخوانیداو در بهار امسال، با بسته شدن مکاتب به اصرار پدرش ازدواج کرد و حالا قرار است تا 3 ماه...
بیشتر بخوانید