روایت زنان؛ شمعهای فوتنشدهی «ثریا»
هر صبح صدای چرخهای کوچک کالیسکه، آمیخته با گپوگفت ملایم به گوش میرسید. این صدای آشنا را خیلی دوست داشتم....
بیشتر بخوانیدهر صبح صدای چرخهای کوچک کالیسکه، آمیخته با گپوگفت ملایم به گوش میرسید. این صدای آشنا را خیلی دوست داشتم....
بیشتر بخوانیددرست پنج سال قبل، فرزانه{مستعار} دختری ۱۳ ساله که هنوز سرد و گرم روزگار را تجربه نکرده و غرق دنیای...
بیشتر بخوانیدروزانه صدها کودک زبالهگرد درخیابانهای کابل روز شان را به شب میرسانند. این کودکان عمدتا، آهنپاره، پلاستیک، کاغذ، غذاها و...
بیشتر بخوانیدطبق روال عادی، روزهای جمعهی هر هفته، امتحان آزمایشی کانکور داشتیم. آن روزهم مثل سایر روزها ساعت شش صبح به...
بیشتر بخوانیدیادداشت: الهام نام مستعار دختر دانش آموزی است که در غرب کابل زندگی میکند. او از بازماندههای حملهی مرگبار تروریستی...
بیشتر بخوانیدشهلا شیرین* چهار سال پیش افغانستان را برای سفر تحصیلی در حالی ترک کرد که امیدوار بود وقتی درسهای دوران...
بیشتر بخوانیدحرفهایش امیدبخش است. خودش ترجیح میدهد که در این روایت نام مستعارش، زحل باشد. به تازگی از سایهی طالبان با...
بیشتر بخوانیدساعت ۱۰ صبح است، هوا دلگیر و غمگین. شهر کابل انگار در تسخیر مردان است. حضور زنان به ندرت به...
بیشتر بخوانیدچند روز پس از ۱۵ آگست۲۰۲۱ و پس از اشغال کشور توسط طالبان، با یکی از همکلاسیهایم که هردو در...
بیشتر بخوانیدهما امیری خواستم چند سطر درد دل بنویسم. اینکه کی هستم، چه بودم و چه خواهم شد؟ بدون مقدمه باید...
بیشتر بخوانیدRegistered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT
Copyright © 2024 Rukhshana