آخرین تماس تلفنی به مادر؛ «من شهید میشوم سر جنازهام گریان نکن!»
حسنیه خیلی دختر گوشهگیر و دلگیری بود. این دلگیریاش هر روز بیشتر میشد. به گفتهی خواهرش، روز پنجشبنه یک روز...
حسنیه خیلی دختر گوشهگیر و دلگیری بود. این دلگیریاش هر روز بیشتر میشد. به گفتهی خواهرش، روز پنجشبنه یک روز...
هنگامه و اسما احمدی دو خواهر از یک خانواده که در انفجار آموزشگاه کاج جانشان را از دست دادند. هردو...
بیشتر بخوانیدروز جمعه سیاه از راه میرسد. مادر مثل هر روز سرگرم کارهای خانه است. ناگهان پسر کوچک فاطمه از بیرون...
بیشتر بخوانیدزینب دانشآموز ممتاز آموزشگاه بود. برای همین کارت طلایی ویژه دانش آموزان ممتاز آموزشگاه را داشت. زینب ۱۸ ساله بود،...
۱۰ دقیقه به ساعت ۶ صبح مانده است. فرشته در حیاط خانه در حال آماده شدن برای رفتن به آموزشگاه...
بیشتر بخوانیدبا وجود ممانعت شیراحمد از رفتن به محل حادثه، هدیه خود را به محل دقیق انفجار میرساند. در آن لحظه،...
وقتی اسدالله به نزدیکترین شفاخانه میرسد، به عمق فاجعه پی میبرد. به هر شفاخانهای که دنبال پیدا کردن سر نخی...
کریمه مرادی «امروز دوباره متولد شدم. قشنگترین، خوشحالترین، مهربانترین و خوشاخلاق تر از همه. روز آغاز میشود. بار دیگر، چیزهای...
پدر زودتر از همه خبر شده که دوباره یک مرکز آموزشی هدف حمله انتحاری قرار گرفته است. میپرسد که بهاره...
خانه محمد ضیا نزدیک به آموزشگاه کاج است، کوچه شلوغی است. روی دروازه خانه محمد ضیا تصویری غمانگیز با نوشته«دخترم»...
بیشتر بخوانیدRegistered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT
Copyright © 2024 Rukhshana