گزارش

دست روی برجستگی شکمش می‌کشد و یکی یکی اتفاق‌هایی را بر می‌شمارد که رضایت یا نارضایتی‌ نرگس( مستعار) در آن...

در گوشه‌ا‌ی از شهر جدید بامیان، دور از هیاهوی شهری، در نزدیکی‌های شروع دره‌ی فولادی، این باغ خانوادگی ساخته شده...

داخل خریطه‌ی پلاستیکی مقداری کُلچه و میوه‌ی خشک جمع کرده است. با اشاره به چند تکه کُلچه، مقداری کشمش، نخود...

«چرا برقع نمی‌پوشی؟ شما این‌جا میایید تا خودتان را به دیگران نمایان کنید. شما نسل دموکراسی کفری هیچ آدم نمی‌شوید.»...

سه سال قبل آینده‌ی اسما پر از هیچان بود. او در سن 15 سالگی دانش‌آموز دوره متوسطه در مکتب بود....

آمنه رضایی پس از این که شنید ساکنان روستای پدری‌اش دیگر حتا به آب آشامیدنی دسترسی آسانی ندارند، دست به...

هفته‌ گذشته نامه‌ای از اداره امور طالبان به رسانه‌ها درز کرد که رهبر این گروه دستور داده  تا برای کارمندان...

در بلندای بودا به تماشای غروب آفتاب و عابران در حال رفت و آمد، نشسته است. نسیم‌های بهاری موهای سفیدش...

ساعت دو و نیم شب، هشت دزد مسلح وارد خانه‌ی معصومه در غرب کابل شدند. دزدان با خیال راحت برای...

با نازیه در یک روز گرمِ آفتابی در خیابان شهر کهنه‌ی فیض آباد بدخشان، ساعت‌۲:۰۰بعدازظهر (چهارشنبه،۱جوزا) روبه‌رو شدم. نازیه 14...