روایت از خط مقدم رزم؛ ایستادن زیر تیغ ترس و تهدید (بخش پایانی)
این اخبار به سرعت میپیچید و در گروههای پراکنده و مخفیانهی ما، شوری به پا کرده بود. همه موافق بودند...
بیشتر بخوانیداین اخبار به سرعت میپیچید و در گروههای پراکنده و مخفیانهی ما، شوری به پا کرده بود. همه موافق بودند...
بیشتر بخوانیداز چاپخانه که بیرون شدیم باید سریعتر به سوی قرارمان عازم می شدیم. شهر چون همیشه بود. پرشتاب و بیتاب...
بیشتر بخوانیدبا آمدن طالبان به کابل، زندگی من و تمام زنان این سرزمین زیر و زیر شد. سیاست در این سرزمین...
بیشتر بخوانیدحاضر بودم همهی هست و بودم را قمار بزنم اما دختر سه سالهام به حس بیچارگی سه سالگی مادرش دچار...
بیشتر بخوانیدخبر کوتاه و گویا است؛ دانشگاهها باز میشوند. بازتاب این خبرِ کوتاه اما در من و شاید هزاران چون من،...
بیشتر بخوانیدچرا باید مرد باشی و با این همه امتیاز و آزادی مخالفت کنی؟ وقتی سکان به دست توست. فرمان به...
بیشتر بخوانید«روایت از خط مقدم رزم»، کارزاری برای نوشتن از این روایتها و تجربههای زنان کنشگر ست. رسانهی رخشانه مصمم است...
بیشتر بخوانیدبرای من پیش از آن یکشنبهی سیاه، زندگی با تمام رنجهای ویژهی زیستن در افغانستان در اوج بود. روز به...
بیشتر بخوانیدسرم را از زیر لحاف صندلی بلند کردم؛ پدرم درست در مقابل من نشسته بود؛ یکی از مردان دست به...
بیشتر بخوانیداولین خواستگار که آمد، پدرو برادرانم بدون اینکه به آموزش، فرهنگ و طبقهی خانواده پسر فکر کنند من را به...
بیشتر بخوانیدRegistered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT
Copyright © 2024 Rukhshana