دختری پشت مانع طالبان؛ « بهخاطر مکتب آنقدر عقده کرد که تکلیف روحی و روانی گرفت»
پردههای گلدار اتاقاش را تا انتها کشیده تا با جهان بیرون از خانه قطع ارتباط کند. دختری که خانوادهاش مدعی...
بیشتر بخوانیدپردههای گلدار اتاقاش را تا انتها کشیده تا با جهان بیرون از خانه قطع ارتباط کند. دختری که خانوادهاش مدعی...
بیشتر بخوانیدپرده را پس میزنم. آفتاب طلوع کرده است. اتاقم را خاک روبههای پوشانیده است که یک ماه میشود با آنها...
بیشتر بخوانیدمدتها میشود که دلم را با طلوع وغروب آفتاب تسکین میدهم. خود میگویم، شاید این سیاهی که نزدیک به یک...
بیشتر بخوانیدساعت پنج صبح در هوای گرکومیش و خیابانهای خلوت کابل عابران کمی هرکدام با عجله به طرفی میروند. یکی یا...
بیشتر بخوانیدهنگام حرف زدن، اشکی که هر لحظه روی گونههایش میغلتد، اندوه و غم بزرگ نهفته درسینهاش، بیشتر خود را نشان...
بیشتر بخوانیدروزی که بیرق سفید رنگ بر فراز ارگ برافرارشته شد و برای دومینبار طالبان امارت اسلامی شان را اساس گذاشتند،...
بیشتر بخوانیدمرضیه دستانش میلرزید. نگاه مضطربش را نمیشد نادیده گرفت. با صدای نه چندان بلند که نشان می داد از کارش...
بیشتر بخوانید«ریتا» اسم مستعار زنی است که اعتیاد و فقر بر تن زندگیاش زخم عمیق انداخته است. او در مزار شریف...
پس از آخرین دیدار ما، افغانستان از این رو به آن رو شده بود. نظام افغانستان تغییر کرد و زندگیهای...
بیشتر بخوانیدمحمدعمر یزدانی مادرم نامش را پاکیزه گذاشت. نه برای اینکه این نام نمادی از پاکی است؛ بلکه مادرم نام داکتری...
بیشتر بخوانیدRegistered Charity No 1208006 and Registered Company No 14120163 - Registered in England & Wales - Registered office address: 1 The Sanctuary, London SW1P 3JT
Copyright © 2024 Rukhshana